فلسفه
مرضیه تیموری؛ عباس بخشنده بالی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
یکی از مشکلات انسان مدرن، «ازخودبیگانگی» است. این بیماری شناختی، شامل تمامی دردهای فردی و اجتماعی انسان میشود. راهکارهای اندیشمندان غربی، تکیه بر ابزار حس و تجربه دارد و بر اثر ضعف موجود در منابع شناختی، کارساز واقع نشده است. ابنعربی تنها راه رهایی را درک معرفت شهودی و ورود به مسیر سلوک عرفانی میداند. از نظر او استفاده ...
بیشتر
یکی از مشکلات انسان مدرن، «ازخودبیگانگی» است. این بیماری شناختی، شامل تمامی دردهای فردی و اجتماعی انسان میشود. راهکارهای اندیشمندان غربی، تکیه بر ابزار حس و تجربه دارد و بر اثر ضعف موجود در منابع شناختی، کارساز واقع نشده است. ابنعربی تنها راه رهایی را درک معرفت شهودی و ورود به مسیر سلوک عرفانی میداند. از نظر او استفاده از عقل و حس به جای شهود، انسان را به مادیات و محسوسات محدود مینماید و از توجه به ملکوت غافل ساخته و از اصل سلوک جلوگیری میکند که نتیجهی آن بیگانگی انسان از خودِ حقیقی خویشتن است. چنین انسانی در عرفان ابنعربی، انسان الحیوان نامیده میشود. در این مسیر باید به زدودن حجابهای ظلمانی پرداخت و تلاش نمود با ریاضتها و عبادهای خالصانه، تاریکیهای دل را به روشنایی تبدیل کرد. لذا در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش شده تلاش گردید سیری معرفتی از «انسان الحیوان» به «انسان کامل» که همان خروج از ازخودبیگانگی است ترسیم شود.
فلسفه
سیدمجتبی جلالی؛ علی طاهری دهنوی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن میپردازد. از یافتههای پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل ...
بیشتر
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن میپردازد. از یافتههای پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل اعتقاد داشته و براساس مبانی خود نظیر نظام احسن در عوالم مافوقالطبیعه، عالم طبیعت و مجموع عالم، از اموری نظیر تعلق علم، اراده و رضای حق، حکمت و غایتمندی افعال خدا، فقر ذاتی موجودات و اصالت وجود، در جهت اثبات نظام احسن بهره برده است. دکارت همانند صدرا به وجود نظام احسن اذعان داشته و آن را در تبیینهایی چون کمال عالم خلقت، اجزاء تکاملبخش عالم، انسان جزئی از عالم کبیر، کاملتر بودن جهان با وجود نقص برخی اجزاء و محال بودن صدور کامل از ناقص مورد تأیید و تصدیق خود قرار داده است که از نظر مفهومی و محتوایی با دلایل صدرا مشابه و گاه منطبق است. این درحالیاست که برخلاف صدرا در کلام وی قائلیت به مصداق عینی مشخص برای علت غائی در نظام احسن ملاحظه نمیشود.
فلسفه
احترام کاظمی؛ محمدرضا شمشیری
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی فراهم آمده بهدنبال چگونگی تعامل عقل و دین بنا بر علیتی است که در فلسفه ابنسینا و مالبرانش اثبات شده است. این دو با نگاهی خدامحورانه، بهدنبال ارائه علیتی هستند که ذیل آن خدایی همخوان با دین را به اثبات رسانده و تصویری عقلانی و همخوان با آموزههای دینی از عالم نشان دهند. عالم ابنسینا عالمی ...
بیشتر
این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی فراهم آمده بهدنبال چگونگی تعامل عقل و دین بنا بر علیتی است که در فلسفه ابنسینا و مالبرانش اثبات شده است. این دو با نگاهی خدامحورانه، بهدنبال ارائه علیتی هستند که ذیل آن خدایی همخوان با دین را به اثبات رسانده و تصویری عقلانی و همخوان با آموزههای دینی از عالم نشان دهند. عالم ابنسینا عالمی است که در رأس آن خدای علتالعلل و در طول، علل ثانیه در زنجیرهای علی و معلولی نقش آفرینند. مالبرانش روابط علّی را به تعاقب پدیدهها تقلیل داد؛ مقارنهگرایی مطرح از سوی او همانا علیتی تکقطبی بود که در یک طرف آن، خدای همهکاره در مقام علت حقیقی و طرف دیگر آن ماده بیجان و بیتاثیر قرار دارد. مالبرانش تمامی تأثیر و تأثرات عالم را به خداوند سپرده است؛ نگاه خدامحورانه مالبرانش و استناد مستقیم فعل ارادی انسان به خداوند، وی را به جبرگرایی نزدیک و راه را بر تجربهگرایان افراطی چون هیوم باز میکند. در مقابل، ابنسینا ذیل اثبات مجردات و عقول عشره طولیه و عقل فعال، اختیار انسان را به رسمیت شناخته و ارادهی او را در عالم مؤثر میداند.
فلسفه
مریم اردشیر لاریجانی؛ محدثه عیسوی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
فمینیسم در نگاه کلی نظریهای است که به دنبال برابری زنان و مردان میباشد. فمنیسیم، در طول سه دورهای که پشت سر گذاشته، دستخوش تغییرات فراوانی شده و انواع گوناگونی به خود دیده است نظیر فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیسم، فمینیسم رادیکال، فمینیسم سوسیال و فمینیسم پست-مدرن تا فمینیسم اسلامی. نوشتار حاضر مسئله مادری را در فمینیسم ...
بیشتر
فمینیسم در نگاه کلی نظریهای است که به دنبال برابری زنان و مردان میباشد. فمنیسیم، در طول سه دورهای که پشت سر گذاشته، دستخوش تغییرات فراوانی شده و انواع گوناگونی به خود دیده است نظیر فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیسم، فمینیسم رادیکال، فمینیسم سوسیال و فمینیسم پست-مدرن تا فمینیسم اسلامی. نوشتار حاضر مسئله مادری را در فمینیسم رادیکال مورد بررسی قرار میدهد و سپس براساس نظرات برخی حکمای معاصر مسلمان به نقد و بررسی مؤلفههای آن میپردازد. فمینیستهای رادیکال با مسائلی همچون ازدواج، تولیدمثل و مادری و بهطورکلی خانواده به شدت مقابله میکنند. آنها ازدواج را مساوی با فحشا دانسته و مادری را سدی بزرگ بر سر راه زنان میدانند که هدف آن سرکوب زنان است. در بستر فکر اسلامی معاصر نیز اندیشمندانی نظیر علامه طباطبایی (ره)، شهید مطهری (ره) و آیتالله جوادی آملی و برخی دیگر، نگاهی متفاوت به موضوع خانواده بهویژه مسئله مادری داشتهاند که به آن خواهیم پرداخت. علیرغم فمینیستهای رادیکال که مادری را مانعی بر سر راه سعادت زنان میدانند، اسلام و حکمای مسلمان، بهطور کلی مادری را به منزله پلی میدانند که میتواند زن را به مقامات عالی معنوی برساند. بهعبارتی، یکی از راههای دستیابی به سعادت دنیا و آخرت از مسیر رابطه مادر با فرزندش حاصل میشود. در این راستا مقایسه آراء و دیدگاههای گوناگون، ما را به فهم عمیقتر و متفاوتی از مسئله مادری و فرزندآوری خواهد رساند.
فلسفه
محمد شکری؛ مظاهر احمدیان چهاربرج
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
مقاله «خداوند کتاب را نازل کرده است» به قلم آقای شبستری با سه پرسشِ اصلی «معانی کتاب در قرآن؟ معانی نزول کتاب در قرآن؟ و « کتاب » بر چه کسی نازل شده است؟»، به دنبال اثبات این مطلب است که قرآن بر شخص پیامبر نازل شده است نه بر عموم مردم؛ اما با استفاده آیات، روایات و ادله عقلی، نظریات ایشان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
مقاله «خداوند کتاب را نازل کرده است» به قلم آقای شبستری با سه پرسشِ اصلی «معانی کتاب در قرآن؟ معانی نزول کتاب در قرآن؟ و « کتاب » بر چه کسی نازل شده است؟»، به دنبال اثبات این مطلب است که قرآن بر شخص پیامبر نازل شده است نه بر عموم مردم؛ اما با استفاده آیات، روایات و ادله عقلی، نظریات ایشان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. از جمله ادلهای که میتوان در نقد نظریه ایشان بیان کرد، عبارتند از: آیات نزول تدریجی قرآن، آیات هدایت عمومی قرآن، آیات تحدی، آیاتی که عموم مردم یا مؤمنین را مورد خطاب قرار داده و ... همچنین روایاتی که تشویق به حفظ و کتابت قرآن دارد، دلالت بر نزول قرآن بر عموم مردم – نه فقط شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) -دارد. این مقاله که بهصورت تحلیلی توصیفی کتابخانهای در یک مقدمه و سه بخش اصلی مطابق سه سؤال مطرح شده در مقاله آقای شبستری تدوین شده، در صدد بیان پاسخ شبهات وارده در مقاله فوق است و بیان میدارد تمامی ادعاهای مقاله ازجمله نظریه «زیست جهان وحیانی» ادعایی بیش نیست و هیچ سند معتبر عقلی و نقلی بر حقانیت یا مطابقت آن ذکر نشده است. یکی از اهداف نزول تدریجی این بود که شرع مقدس، به مرور زمان و با تکمیل دین به مردم ارائه شود. همچنین در صدد آن است که نشان دهد قرآن کتاب شریعتساز و منبع اصلی دین مبین اسلام است که برای بیان شریعت و تکالیف عموم مردم در راستای سعادت ابدی نازل شده است.
فلسفه
عباس فتحی؛ احمد بهشتی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
انسان دو بعد وجودی دارد: بدن و نفس. نفس را کمال اول بدن دانستهاند، یعنی کمالی که انسانیت انسان به آن است. یعنی بدون نفس، انسان جز جمادی بیحیات نخواهد بود. پس مهمترین بعد وجودی انسان نفس اوست، اما نفس با بدن ارتباط دارد و درباره تعلق نفس به بدن تردیدی نیست. تعلق آن تدبیری است نه حلولی. نفس خودآگاه است و وجود خود را بالبداهه ادراک ...
بیشتر
انسان دو بعد وجودی دارد: بدن و نفس. نفس را کمال اول بدن دانستهاند، یعنی کمالی که انسانیت انسان به آن است. یعنی بدون نفس، انسان جز جمادی بیحیات نخواهد بود. پس مهمترین بعد وجودی انسان نفس اوست، اما نفس با بدن ارتباط دارد و درباره تعلق نفس به بدن تردیدی نیست. تعلق آن تدبیری است نه حلولی. نفس خودآگاه است و وجود خود را بالبداهه ادراک میکند. بدن به منزله مَرکب نفس است. مادامی که نفس به بدن نیاز دارد، آن را تدبیر میکند. هنگامی که قوا و استعدادهایش به فعلیت رسید، رهایش میکند. موت، یعنی آغاز حرکتی نوین برای رسیدن به هدفی دیگر. آنچه سبب حیات است سبب موت نیست؛ بلکه آنچه سبب موت است سبب حیات است. بعد از حیات دنیوی نوبت به موت میرسد. موت دنیوی، مقدمه حیات برزخی و موت برزخی مقدمه حیات اخروی است. نفس در همه این مراحل، مدبر بدن است، اعم از بدن دنیوی و برزخی و به تعبیر دقیق صدرائی، حامل بدن است. در این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی چگونگی رابطه نفس و بدن خواهیم پرداخت.
فلسفه
رضا عباس زاده؛ ولی الله نقی پورفر؛ محمد علی اخویان
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
ترادف از مسائل بنیادین در روابط مفهومی است و بازنگری در مفهوم و ادله وجود یا عدم وجود آن نقشی مهم در فهم دقیق گزارههای دینی دارد. اساس بسیاری از اختلاف نظر اندیشمندان به تفاوت در تعریف از ترادف باز میگردد. قرآنکریم مهمترین منبع برای دستیابی به مفهوم ترادف و ادله عدم وجود آن است. ازاینرو، در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش ...
بیشتر
ترادف از مسائل بنیادین در روابط مفهومی است و بازنگری در مفهوم و ادله وجود یا عدم وجود آن نقشی مهم در فهم دقیق گزارههای دینی دارد. اساس بسیاری از اختلاف نظر اندیشمندان به تفاوت در تعریف از ترادف باز میگردد. قرآنکریم مهمترین منبع برای دستیابی به مفهوم ترادف و ادله عدم وجود آن است. ازاینرو، در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش تحلیل محتوا، مفهوم ترادف و ادله آن در قرآن بررسی شود. نتیجه پژوهش نشان میدهد، اعجاز ادبی، إحکام و اطلاق امر به تدبر در قرآن از مهمترین دلایل قرآنی اصل عدم ترادف هستند. همچنین، اعتقاد به اصل عدم ترادف آثار اعتقادی و تربیتی مهمی را در تفسیر مفردات و ترکیبات قرآن به همراه دارد. در این پژوهش با توجه به ادله قرآنی، قلمرو این اصل را از مفردات به ترکیبات ناقص و ترکیبات کامل نحوی، گسترش داده و از این طریق از اختلاف معنایی و مغفول ماندن پیامهای مهم از سوی مفسران پرده برداشته است و نقش چنین اصلی را در فهم معارف به صورت نمونه به عنوان یک روش مهم در ترجمه و تفسیر متون تبیین نموده است.
فلسفه
محمد غفوری منش؛ حمید حمیدیان
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
تا کنون و به صورت جداگانه پژوهشهای متعددی با موضوع «عقل» در حوزه معرفتشناسی و نیز موضوع «رفتار» در حوزه اخلاق و تربیت صورت پذیرفته است. نوشتار پیشرو، با محوریت کلام امام علی (علیهالسلام) به مطالعه میانرشتهای موضوع «عقل و رفتار» پرداخته است؛ زیرا بدون شک روایات امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، بهعنوان ...
بیشتر
تا کنون و به صورت جداگانه پژوهشهای متعددی با موضوع «عقل» در حوزه معرفتشناسی و نیز موضوع «رفتار» در حوزه اخلاق و تربیت صورت پذیرفته است. نوشتار پیشرو، با محوریت کلام امام علی (علیهالسلام) به مطالعه میانرشتهای موضوع «عقل و رفتار» پرداخته است؛ زیرا بدون شک روایات امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، بهعنوان یکی از منابع مهم در پژوهشها و نظریهپردازیهای اسلامی محسوب میشود. در این مقاله، تلاش گردیده تا چیستی و چگونگی ارتباط عقل و رفتار و نیز ابعاد و زوایای مختلف آن ارائه گردد. یافتههای این پژوهش نشاندهنده "سیر تکاملی و تنازلی" دوسویه است. از سویی، از روایات بسیار بهدست میآید که چگونگی رفتار فرد و جامعه، نشانگر میزان و سطح رشد عقل آنان است. همچنین با دقت در دیگر روایات، دریافت میگردد که انسان، با عقل خویش در سه ساحت و حوزه رفتارشناسی، رفتارگرایی و رفتارسازی ورود پیدا میکند. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، مسئله مذکور را در احادیث علوی موردِبررسی قرار داده است.
فلسفه
فاروق طولی؛ محمد نجاتی؛ مهدی حسنی آزاد؛ عباس تقوی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
با وجود انفکاک جدی طب مدرن و سنتی، میتوان در بین این دو وجوه اشتراک قابل توجهی یافت. نگاه دو حوزه طب سنتی و مدرن به سیستم ایمنی و وظایف آن، بحثی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. در طب سنتی به جهت نگاه ماکروسکوپی و حکمی–فلسفی به بدن انسان، سیستم ایمنی یا طبیعت مدبّره وجودی مستقل و در عرض وجود نفس ناطقه دارد که مهمترین وظیفهاش ...
بیشتر
با وجود انفکاک جدی طب مدرن و سنتی، میتوان در بین این دو وجوه اشتراک قابل توجهی یافت. نگاه دو حوزه طب سنتی و مدرن به سیستم ایمنی و وظایف آن، بحثی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. در طب سنتی به جهت نگاه ماکروسکوپی و حکمی–فلسفی به بدن انسان، سیستم ایمنی یا طبیعت مدبّره وجودی مستقل و در عرض وجود نفس ناطقه دارد که مهمترین وظیفهاش حفظ هماهنگی بدن (سلامتی) است. طبیعت مدبّره طبیب مستقیم بدن است که طبابت را تحت ربوبیت حقتعالی انجام میدهد. ازآنجاییکه بیماری در این طب وجودی مستقل ندارد، درنتیجه وظیفه دوم طبیعت مدبره که مقابله با بیماریها است، فرع وظیفه حفظ سلامتی است. در این وظیفه طبیب خادم طبیعت مدبره است؛ اما در طب مدرن بهجهت نگاه میکروسکوپی و غلبه تفکر داروینی، اصل بر تنازع بقا است. بدن انسان به صورت دائمی مورد تهاجم مهاجمین است و صحنه جنگ دائمی است. برایناساس بیماری وجود دارد و سیستم ایمنی وظیفه اصلیاش مبارزه با بیماری است و وظیفه تعادل بخشی در بدن فرع این وظیفه خواهد بود. به نظر میرسد با توجه به شواهد مستدل، بیماری وجودی نسبی داشته و نمیتوان از وجود آن صرفنظر نمود. بر این اساس احاله کارکرد طبیعت مدبره در مبارزه با بیماریها به وظیفه حفظ تعادل قابل مناقشه است. از سوی دیگر ارجاع کارکرد سیستم ایمنی در ایجاد هماهنگی و تعادل به مبارزه با بیماریها در طب مدرن نیز با توجه به بیماریهای اتوایمنی قابل دفاع نخواهد بود.