نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 خوزستان. لالی .خیابان تیر.منزل الله یار عسکری

2 رئیس دانشگاه آزاد.واحد اهواز

3 معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اهواز

4 دانشگاه آزاد اسلامی مسجدسلیمان

چکیده

از چالش برانگیزترین مسأله مورد توجه فیلسوفان و متکلمان رابطه عقل و ایمان است. این جستار در پی آن است که موضوع فوق­الذکر را از منظر دو فیلسوف سرشناس و عقل­گرای اسلامی و غرب مورد بررسی قرار دهد. هر دو فیلسوف برآنند که باورهای دینی باید مبتنی بر عقل باشد؛ با این تفاوت که عقلی که مورد توجه علامه طباطبایی است عقل استدلالی است، ولی سویین­برن عقلانیت را مبتنی بر احتمال منطقی و عقلانیت استقرایی می­داند. سویین­برن همانند علامه ایمان را اعتقاد صرف نمی­داند؛ بلکه معتقد است که آثار ایمان باید در عمل هم ظاهر شود و عمل انسان مهمتر از باور اوست. علامه متعلق ایمان را عینی و خارجی یعنی غیرگزاره­ای می­داند ولی سویین­برن ایمان را امری گزاره­ای می­داند که مبتنی بر اعتقاد و معرفت میباشد

تازه های تحقیق

- نتیجه گیری

با توجه به توضیحاتی که در این نوشتار داده شد و بررسی هایی که از دیدگاه های شیخ الرئیس و علامه خفری بیان گردید می توانیم بگوییم: علامه خفری معتقد است علم باری­تعالی برای صدور ما سوی نیازمند صور مرتسمه نیست. وی بر خلاف شیخ الرئیس و حکمای مشاء علم باری­تعالی به ذات، معقول اول و ماسوی را بدون واسطه و به علم حضوری می داند. هم چنین وی اعتقاد به صور ارتسامی را سبب نیازمندی ذات واجب به غیر دانسته و علم اجمالی را برای صدور موجودات کافی می­داند. از دیدگاه علامه خفری، علم واجب الوجود بالذات، علم فعلی کمالی است و عین ذات واجب است و علم فعلی حضوری در مرتبه ایجاد است و علم حقیقی همان معنای اول است که منشأ انکشاف می باشد. هم چنین با تأمل و تدبر در دیدگاه خفری می­توان اشکالات زیر بر نظریه علم الهی ابن سینا و قائلین به صور مرتسمه قبل و بعد الایجاد اشیاء وارد نمود:  

  1. اعتقاد به صور مرتسمه مستلزم این است که ذات خدا محلی برای حلول این صور باشد؛ یعنی این صور حال در ذات حق هستند و ذات محل است برای این صور در حالی که خداوند حال است نه محل.
  2. اعتقاد به صور مرتسمه سبب انفعال می شود بدین معنا که ذات خداوند به وسیله صور مرتسمه منفعل می شود و خداوند بر ماسوی قدرت ندارد مگر به وسیله­ی این صور بنابراین قدرت خدا محدود می­شود و نمی­تواند بدون این صور چیزی را خلق کند.
  3. استکمال ذات حق به واسطه این صور یکی دیگر از پیامد های اعتقاد به صور مرتسمه خواهد بود در حالی که باری­تعالی از هر حیث کامل و غنی است.
  4. اشکال دیگر که بر صور مرتسمه وارد می شود این است که اعتقاد به چنین صوری لازم می آید که ذات حق، هم فاعل این صور باشد و هم قابل آن.
  5. واسطه قرار دادن صور مرتسمه در علم باری­تعالی سبب اتصاف خداوند به صفتی خواهد شد که نه سلبی است و نه ایجابی.
  6. اشکال دیگر بر شیخ الرئیس این است که صور مرتسمه صفات سلبی نیستند که از ذات حق سلب بشوند و نیز صفات اضافی هم نیستند مانند خالقیت، رازقیت و... این صور نه صفت سلبی هستند و نه اضافی و حکمای مشاء آن را به عنوان صفت حقیقی بیان می کنند که خدا چنین صفتی ندارد.

و در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که علامه شمس الدین محمد بن احمد خفری با ارائه دیدگاه جدید خود حصار صور مرتسمه را از پیش رو برداشته و با تقسیم علم واجب به علم کمالی اجمالی و تفصیلی بر مبنای علم حضوری، علم حضوریِ باری­تعالی به ذات و قبل و بعد الایجاد اشیاء را اثبات کرده و در شکل گیری اندیشه صدرایی تأثیرگذار می شود (ملاصدرا، 1386: ج6، 236).

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

A Comparative Study of the Relationship between “Reason” and “Faith” from the Point of View of Allameh Tabatabaee and Richard Swinburne

نویسندگان [English]

  • marjan asgaribabadi 1
  • farajalah barati 2
  • Goodarz shatere 3
  • sadeq khoshkhoo 4

1 خوزستان. لالی .خیابان تیر.منزل الله یار عسکری

2 President of Ahvaz Branch of Azad University

3 Student Vice Chancellor of Ahvaz Azad University

4 iIslamic azad university masjidsolayman

چکیده [English]

One of the most challenging issues for philosophers and theologians is the relationship between reason and faith.  This research is to examine the above subject from the perspective of two prominent and rationalist philosophers (one, Moslem and the other, western). Both philosophers believe that religious beliefs should be based on reason. The difference is that the reason considered by Allameh Tabatabaee is the rational deduction, while Swinburne considers rationality based on logical probability and inductive rationality.  Allamah and Swinburne both consider faith not to be mere belief, and they both believe that one’s belief must appear in one’s action, and human’s action is more important than his belief. Allamah considers faith to be objective and external, that is non-propositions, but Swinburne considers faith to be of proposition, which is based on belief and knowledge.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Reason
  • faith
  • Allameh Tabatabaee
  • Richard Swinburne
  1. قرآن کریم

    1. ابن رشد، (1964متهافت التهافت، مصر.
    2. ابن سینا، حسین بن عبداله، (1390)، الهیات از کتاب شفا، ویرایش و ترجمه: ابراهیم دادجو، تهران، انتشارات امیرکبیر.
    3. _______________، (1388)، اشارات و تنبیهات، ترجمه و شرح: حسن ملکشاهی، تهران، انتشارات سروش.
    4. _____________، (1404ق)، الشفاء الإلهیات، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.
    5. ابن عربی، (1385)، فصوص الحکم، ترجمه: محمد علی موحد و صمد موحد، تهران، نشر کارنامه.
    6. بهشتى، احمد ،(1386)‏، تجرید شرح نمط هفتم از کتاب الاشارات و التنبیهات‏، قم، بوستان کتاب.
    7. __________، (1391)، زلال حکمت: مجموعه مقالات فلسفی احمد بهشتی، قم، انتشارات دانشگاه قم.
    8. __________،(1382)، غایات و مبادی، شرح نمط ششم از کتاب اشارات و تنبیهات، قم، انتشارات بوستان کتاب.
    9. بهمنیار بن مرزبان، (1362)، التحصیل، به اهتمام عبدالله نورانی و محمدتقی دانش پژوه، تهران، انتشارات علمی فرهنگی. 
    10. خفری، شمس الدین محمد بن احمد، (1382)، تعلیقه بر الهیات شرح تجرید ملا علی قوشچی، مقدمه و تصحیح: فیروزه ساعتچیان، تهران، نشر میراث مکتوب.
    11. _______________، (1396)، مجموعه رسائل علوم عقلی، شیراز ، انتشارات ارم شیراز.
    12. سهروردی، یحیی بن حبش، (1385)، المشارع و المطارحات، ترجمه صدرالدین طاهری، تهران، مجلس شورای اسلامی.
    13. غزالى، محمد بن محمد، (1955م)، تهافت الفلاسفه، تصحیح: سلیمان دینا، چاپ مصر.
    14. _____________ ، (1391)، تهافت الفلاسفه، ترجمه: حسن فتحی، تهران، انتشارات حکمت.       
    15. فخر رازى ، محمد بن عمر ، المطالب العالیه، (1987م)، بیروت.
    16. قاضی عبدالجبار، (1965)، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریه.
    17. کاپلستون، فردریک چارلز،(1388)، تاریخ فلسفه یونان و روم، ترجمه: سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات سروش. 
    18. مطهری، مرتضی، (1392)، مجموعه آثار ، تهران، انتشارات صدرا، هفتم.
    19. ملاصدرا (صدرالدین شیرازی)، محمد بن ابراهیم، (1981م)، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، (9جلدی)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
    20. __________________________، (1389)، الشواهد الربوبیة، ترجمه و شرح: جواد مصلح، تهران، انتشارات سروش.
    21. _________________________،(1387)، المبدا و المعاد، مقدمه: سید جلال آشتیانی، قم، انتشارات بوستان کتاب.
    22. ___________________________، (1364)، المظاهر الالهیه، ترجمه: سیدحمید طبیبیان، تهران، انتشارات امیرکبیر.
    23. ___________________________، (1380)، مبدأ و معاد، ترجمه و شرح: محمد ذبیحی، قم، انتشارات اشراق.