نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 - استادیار دانشگاه تهران، مدرسی معارف اسلامی،

2 دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی، دانشگاه تهران

چکیده

دین در گستره اندیشه ماکس وبر یک پدیده اجتماعی است. وبر با رویکرد کارکردگرایانه به تبیین دین پرداخته است. در نگاه کارکردگرایانه به دین مبدأ فاعلی و غایی هستی کنار گذاشته می‌شود و صرفاً به گزاره‌های دینی بدون در­نظر­گرفتن ابتدا و انتهای آن نگریسته می‌شود، اما ماکس وبر­ برخلاف سایر جامعه­شناسان صرفاً به نگاه کارکردگرایانه اکتفا نکرده است و در جامعه‌شناسی دین خود به بررسی سایر جنبه­های دین نیز پرداخته است. دین در اندیشه وبر مجموعه­ای از تعالیم است که شامل باورها و اخلاقیات برای رسیدن به رستگاری است. در این اندیشه خدا در رأس عالم به عنوان مبدا ارزش­ها قرار می­گیرد، پیامبر به عنوان حامل پیام خدا و محرک تغییرات اجتماعی و منجی به عنوان واسطه­ای بین خدا و مردم قرار می­گیرد که مأمور رساندن دعا و خواسته‌های مردم به خدا و تضمین کننده رستگاری و کاهنده رنج­ها است. در اخلاقیات نیز زهد و پرهیز از گناه دو مؤلفه اصلی است. ایمان به باورها و پای­بندی به اخلاقیات موجد وصول به رستگاری است. خدا، پیامبر، منجی، گناه، زهد و رستگاری کلیدواژگانی هستند که در این نوشتار بر مبانی روش توصیفی-تحلیلی هندسه دین در نگاه ماکس وبر را به تصویر کشیده است.

تازه های تحقیق

نتیجه ­گیری

دین در نگاه ماکس وبر در پی پاسخ به نیازهای بنیادین انسان در حوزه اندیشه و توجیه ناسازگاری‌های موجود در هستی پدید آمد. هر دینی به‌مقتضای جغرافیا و گستره خود و نیز بهره‌ای که از عقلانیت برده پاسخ‌های مختلفی ارائه می‌دهد که همه در ساختن و به تصویر کشیدن هستی معنادار مشترک‌اند. درواقع هسته­ی مرکزی دین تصویری معنادار از هستی است.

 دین در گستره اندیشه وبر یک پدیده اجتماعی است و مانند هر پدیده اجتماعی تطوراتی درگذر تاریخ داشته است. درواقع دین سیر تکاملی خاص و منحصربه‌فرد داشته است. ماهیت دین به گونه­ایست که با سایر ساختارهای اجتماعی مانند اقتصاد، سیاست و هنر برای ایجاد نظم نوین و بر پایه آموزه‌های علمی و عملی خود به تنش برمی‌خیزد. از مهم‌ترین عنصر دین یعنی تصور و پرستش خدا تا گزاره‌های دیگر دینی، با رشد عقلانیت هر چه بیشتر بشر دچار تکامل و حتی دگرگونی به‌حسب نیازهای فردی و اجتماعی شد. به‌طوری‌که هر نسل، محتوای دین را به‌حسب نیازهای جامعه خود تفسیر می‌کند. بر این اساس شناختی که هم­اکنون از ادیان داریم با ادیان نخست و زمان پیدایش آن بسیار متفاوت است و این خود در فهم دقیق دین ما را با مشکلاتی مواجه می‌سازد.

ماکس وبر گرچه تعریف مستقل از دین ارائه نکرد، اما کوشید تا ضمن بیان کارکردهای دین از جمله معنا بخشی به زندگی، کلیدواژه عدالت که در هر دین به‌مقتضای خود تعریفی از آن شده را جزء ماهیت دین بداند. به تعبیری، دین با عدالت در پی معنا بخشی به زندگی است.

در رویکرد کارکردگرایانه به دین، گزاره­های دینی بدون نگاه به مبدأ و معاد مورد بررسی قرار می­گیرد، اما ماکس وبر برخلاف سایر جامعه­شناسان صرفاً به نگاه کارکردگرایانه اکتفا نکرده است و برای تبیین نظریه اصلی خود به تبیین و تقریر سایر مشخصه‌های دین پرداخته و در تألیفات خود آن را نشان داده است. درواقع وبر از این منظر نگاه جامعی به دین داشته است، لذا طبق ادعای نگارندگان می‌توان هندسه دین را در دو محور باورها و اخلاقیات از آثارش استخراج کرد. هندسه‌ای که خداوند در رأس آن و در جایگاه مبدأ نقش‌آفرینی می‌کند. گرچه در برخی ادیان خدا جایگاه حداقلی داراست، اما در برخی دیگر ادیان مانند یهودیت و اسلام، خداوند به جایگاه والای خود و به تعبیر ماکس وبر به نهایت عقلانیت یعنی توحید رسیده است. وبر تصویری که از خداوند در ادیان بازتاب دارد را به سبک و شیوه پیام‌آور آن دین پیوند می‌زند. گاهی پیام‌آور صرفاً اسوه و آموزگاری است که با منش و رفتار خود جلوه خوب زیستن را نمایان می‌کند. خدایی که این‌گونه پیامبران تبیین می‌کنند، خدایی غیرشخصی و غیر معین است که برای هرکسی قابل کسب نیست، اما اگر پیامبر قانون­آور و صاحب‌شریعت باشد یک تصویر شخصی و معین از خداوندی که هم قهار است و هم مهربان، ‌هم عذاب می‌کند و هم می‌بخشد، ارائه می‌دهد. پیامبر در گستره تفکرات ماکس وبر یکی دیگر از اضلاع هندسه دین را می‌سازد که با روحانیون و فیلسوفان مصلح اجتماعی متفاوت است و این تفاوت از کاریزمای درونی پیامبران سرچشمه می‌گیرد. پیامبران در نگاه ماکس وبر تفاوت جوهری با جادوگران دارند، همان‌طوری که دین با سحر و جادو متفاوت است. پیامبران نیامده‌اند که با قوای فوق طبیعی، مشکلات انسان را حل کنند بلکه در پی ارائه سبک زندگی عقلانی در پرتو وحی و ارتباط با خداوند هستند و در این سبک از زندگی، مشکلات با قوای بشری حل می‌شود، برخلاف شیوه مورد توصیه جادوگران.

ماکس وبر علاوه بر اعتقاد به مبدأ هستی که مقوم دین است و باور به وجود واسطه بین مبدأ و بشریت که پیامبران باشند، غایت و هدف را با عنوان رستگاری جزء ثابت دین می‌داند. هرچند در ادیان برحسب ایدئولوژی و نگره این­جهانی و دگرجهانی خود در توصیف آن متفاوتند. رستگاری مانند نیروی محرک، انسان را به ایمان سوق می‌دهد و از ناهنجاری و تابوها باز می‌دارد. مسئله دیگری که هندسه دین در اندیشه وبر را تکمیل می‌کند، زهد و ریاضت است. اصل مسئله ریاضت­جویی و زهد از راه‌حل‌های ارائه‌شده در مسئله رستگاری است. به عقیده وبر زهدگرایی که در مذهب پروتستان وجود دارد همه ابعاد زندگی انسان را تحت کنترل می‌گیرد. وی این نوع از زهد را عقلانی‌ترین نوع زهدگرایی و زهد مطرح در دین اسلام را یک زهد حداقلی می‌داند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The Geometry of Religion in Max Weber's Thought

نویسندگان [English]

  • hosein rahnamaei 1
  • hassan karami mohamadabadi 2

1 Assistant professor, Islamic studies teaching, University of Tehran

2 PhD student of Islamic Studies teaching, University of Tehran

چکیده [English]

According to Max Weber, religion is a social phenomenon. He defined religion using a functionalist approach. In the functionalist view of religion, the active and ultimate origin of existence is left out and only the religious statements are looked at without considering its beginning and end. Max Weber -unlike other sociologists- did not just rely on the functionalist view. He has also investigated other aspects of religion in sociology of religion as well. In Weber's thought, religion is a set of teachings that includes beliefs and morals to achieve salvation. In this idea, God is placed at the head of the world as the source of values, the prophet is placed as the bearer of God's message and the driver of social changes, and the savior is placed as an intermediary between God and people, who is responsible for conveying people's prayers and wishes to God and the guarantor of salvation and the reducer of sufferings. In ethics, asceticism and avoiding sins are two main components. Faith in beliefs and adherence to morals lead to salvation. In this article, God, prophet, savior, sin, asceticism and salvation are the keywords depicting religion in the viewpoint of Max Weber and the descriptive-analytical method of the geometry of religion is utilized.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Max Weber
  • religion
  • God
  • prophets
  • asceticism
  1. بشیریه، حسین، (1360) الف، «مبانی جامعه شناسی مذهبی ماکس وبر»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 23، صص 129-146.
  2. -------------، (1360) ب، «مبانی جامعه شناسی مذهبی ماکس وبر (2، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 24، صص 189-224.
  3. حیدری، داود، (1388)، «نقد رویکرد کارکرد گرایانه در تعریف دین»، مجله اندیشه نوین دینی، شماره 17، صص 113-136.
  4. دورکیم، امیل، (1383)، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه: باقر پرهام، تهران، نشر مرکز.
  5. روشه، گی، (1379)، تغییرات اجتماعی، ترجمه: منصور وثوقی، چاپ دهم، تهران، نشر نی.
  6. عضدانلو، حمید، (1388)، «ماکس وبر و عقلانیت مدرن»، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شماره 260، صص 259-260، 100-123.
  7. فروند، ژولین، (1383)، جامعه­شناسی ماکس وبر، ترجمه: عبدالحسین نیک گهر، تهران، توتیا.
  8. فصیحی، امان الله، (1389)، «نقد دیدگاه ماکس وبر درباره دین و معنای زندگی»، مجله معرفت فرهنگی اجتماعی، شماره 5، 53-76.
  9. موریس، برایان، (1379)، «جامعه شناسی دین از دیدگاه ماکس وبر»، ترجمه: محمد فولادی و سیدحسین شرف الدین، مجله علمی معرفت، شماره 34، 29-44.
  10. وبر، ماکس، (1382)، دین، قدرت و جامعه، ترجمه: احمد تدین، تهران، انتشارات هرمس.
  11. هیوم، رابرت ا، (1369)، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالکریم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
  12. Clements, William M, (2008), “Religion”, International Encyclopedia of the Social Sciences, Editor: William A. Darity, 2nd Edition, Vol.7, The Gale Group.
  13. Frers, Lars, (2008), “Abn Khaldun”, International Encyclopedia of the Social Sciences, Editor: William A. Darity, 2nd Edition, Vol. 3, The Gale Group.
  14. Hamilton, Malcolm, (2002), the Sociology of Religion, 2nd Edition, London and New York, Routledge.
  15. Weber, Max, (1965), the Sociology of Religion. translated by Ephraim Fischoff, London, Methuen & co Ltd.