علی اکبر سراج؛ احمد بهشتی؛ حسین واله
دوره 10، شماره 19 ، مهر 1397، ، صفحه 7-24
چکیده
چکیدهدر میان اندیشمندان اشعری، فخر رازی گاهی همچون فیلسوفان از عدمی بودن شرور دفاع کرده و زمانی همچون متکلمین از وجودی بودن آن خبر داده است؛ جهد فراوان داشته تا نشان دهد آدمی هیچ بهرهای از اختیار ندارد و در عالم چیزی به جز جبر نیست.قرائت خاص او از توحید افعالی منجر شده تا مهمترین قواعد فلسفی همچون علیت، نظام اسباب و مسببات، قاعده ...
بیشتر
چکیدهدر میان اندیشمندان اشعری، فخر رازی گاهی همچون فیلسوفان از عدمی بودن شرور دفاع کرده و زمانی همچون متکلمین از وجودی بودن آن خبر داده است؛ جهد فراوان داشته تا نشان دهد آدمی هیچ بهرهای از اختیار ندارد و در عالم چیزی به جز جبر نیست.قرائت خاص او از توحید افعالی منجر شده تا مهمترین قواعد فلسفی همچون علیت، نظام اسباب و مسببات، قاعده الشی مالم یجب لم یوجد و قاعده الواحد را باطل اعلام کند و برآیند این کارها به جبر در اعمال آدمی منجر شده است و روابط شرور با انسان به زنجیر کشیده را فقط در انتساب افعال زشت و قبیح انسان به خدا جستجو میکند و بدین سان خود را از پرسشهای کشنده میرهاند؛ ولی نه در حل معضل شرور توفیق یافته نه قرائت صحیحی از توحید افعالی داشته است و نه انسان را مسؤل اعمال خود میداند و نه پیوند انسان به زنجیر کشیده با شرور را تبیین کرده است و سرنوشت این انسان را از بدو تولد تا فرجامش از« قبل تعیین شده» می-داند که قابل دگرگونی نیست.