نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه جهرم
چکیده
تبیین و ترسیم متدولوژی از جمله پیشنیازهای لازم برای ورود به هر دانشی است. علوم نوین که در پی تحولات تمدن غرب در گذر از قرون وسطی سربرآورد، نیز از این مهم بینیاز نیست. به منظور تبیین و بررسی خاستگاه متدولوژی دانش نوین لازم است به تحلیل و بررسی نظریات نظریهپردازان دانش نوین پرداخته شود که این مهم با کنکاش بر نظریات گالیله، نیوتن و دکارت انجام خواهد شد. تبیین علل و عوامل بروز آشفتگی و اختلاف در روششناسی علوم نوین و همچنین پیامدهای آن از جمله رسالتهای نوشتار حاضر است.
علاوه بر این، تبیین گرایشهای مهم تمدن اسلامی به موضوع مهم روششناسی علوم اسلامی، بخش دیگری از رسالت مقاله است تا ضمن مقایسه این دو بنیاد مهم نظریهپردازی در غرب و اسلام، با نقاط ضعف و قوت هریک آشنا شویم.
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
ضعف بنیادین علوم نوین در تمدن غرب منجر به بروز روشهای متعددی چون جمع سنت و استانداردها، روش تمثیلی، روش دینی-کلامی، روش حقوقی، روش اقتصادی و روشهای تجربی گردید. از جمله عوامل ظهور اختلاف روش های مختلف در متدولوژی علوم نوین عبارت است از:
محرومیت از عامل اتحاد جهت تجمیع علوم مختلف
مقابله سخت و خشن کلیسا با دانشمندان و نظریهپردازی عقل در قرون وسطی
ضعف اندیشه کلامی و باورهای کتاب مقدس در ارائه تصویری مقبول و قابل دفاع از خدای متعال، دستگاه ربوبی و فرستادگان او
در تمدن اسلامی سه گرایش اشعری، معتزلی و اسلام ناب هر یک به گونهای با تبیین جایگاه عقل روششناسی علوم اسلامی را ترسیم میکنند. گرایش اشعری کارکرد عقل را در حوزه دین به اثبات اصول دین منحصر کرد و نقش سیاسی اجتماعی دین را منکر شد. تفکر معتزلی، عقل و احکام آن را برتر و حاکم بر دستگاه ربوبی دید و بر خدای متعال نیز وجوب و تکلیف قائل شد. هیچ یک از این دو نتوانستند سیستمی مقبول مبتنی بر روشی منسجم در آشتی عقل و شرع ارائه دهند.
اسلام ناب در هماهنگی بین قرآن، عرفان و برهان، نقش و جایگاه هریک از روشهای علم و دامنه نظریهپردازی آنها را تبیین میکند که این مهم تا حدودی در حکمت متعالیه تجربه شده است. در نتیجه برخلاف مشی غالب نظریات مطرح در تمدن غرب و دیگر مکاتب، بر هماهنگی علم و دین تأکید میشود. از این منظر، عقل محوری توانمند جهت تجمیع و سازگاری روشهای مختلف است و آن را دارای حکم میداند؛ اما در حیطه و محدودهای خاص؛ در مواضعی عقل میفهمد که نمیفهمد، عنان تصمیمگیری را به حجتی دیگر مثل وحی میسپارد. اندیشههای شیخ انصاری و امام خمینی تبیین کننده نقش و جایگاه عقل در مکتب اسلام ناب است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Comparison between Modern Science Origin and Islamic sciences Methodologies by emphasis on the position of reason
نویسنده [English]
- Mohammad Abbaszadeh Jahromi
Jahrom university
چکیده [English]
Explaining and defining methodology is one of the prerequisites for entering any science. The modern sciences, which are based on developments in the civilization of the West after the middle Ages, are worthy of this, too.
In order to explain the methodology origin of modern science, it is necessary to analyze the theories of the modern science theorists, which will be done by examining Galileo, Newton and Descartes' views. The emergence of heterogeneous and conflicting methods in the field of science and the fundamental difference between science and religion is one of the consequences of this category of ideas.
The lack of a strong axis for the integration of sciences under a headline, the history of the church's harsh encounter with medieval scholars and theorists, and the weakness of theology of the Bible have led to confusion and divergence in the methodology of modern science.
In Islamic civilization, the three Ashkyari, Mu'tazilites, and pure Islam explain the position of intellect in the methodology of Islamic science. The pure Islam offers a pattern of transcendental philosophy, a harmonious system of reason and religion, or science and religion.
کلیدواژهها [English]
- methodology
- Modern sciences
- Islamic sciences
- Transcendental philosophy