نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
محسن ایزدی[1]
شناخت روح همواره از مسائل بسیار مهم در معارف الهی و همچنین معارف بشری بوده است. بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین ^ ،حقیقت انسان عبارت است از روح مجرد او. اگرچه عرفاء از طریق مکاشفات عرفانی و فلاسفه هم از طرق عقل فطری توانستهاند به شناختهای مهمی درباره روح دست یابند، اما بیتردید یافتههای آنها تحت تأثیر آموزههای دینی نیز بوده است. برای شناخت روح میتوان از دستآوردهای علومی مانند فراروانشناسی و فیزیولوژی نیز استفاده نمود. فراروانشناسی اعمال خارقالعاده انسان را بررسی میکند و علومی مانند فیزیولوژی و مغز و اعصاب، عملکرد بدن و مغز را مورد مطالعه قرار میدهند که میتوان در تحلیل مسأله «رابطه نفس و بدن» از نتایج حاصل از این علوم استفاده نمود.
[1] . عضو هیأت علمی دانشگاه mohseneizadi@yahoo.com
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
An introduction to soul cognition in divine and human thought
چکیده [English]
Mohsen Izadi[1]
The cognition of soul always has been the most important problems in Divine and also human thought. According to Quran and tradition the fact of man is his soul. Although the sufies by intuition and philosophers by innate ration could gain some important cognition about soul, but undoubtedly their teachings has been influenced by religious teachings. We can also know the soul by sciences such as parapsychology and physiology. The parapsychology studies human meta - natural actions and physiology and neurology study body and brain which output can be used in mind-body problem.
1. Qom university - Qom - Iran. mohseneizadi@yahoo.com
کلیدواژهها [English]
- Soul- Qoran- tradition –gnosis –philosophy
- parapsychology – physiology
نتیجه گیری
از منظر دینی انسان جایگاه رفیعی دارد و لذا انسانشناسی از جهات متعددی بر معارف دیگر اولویت مییابد. حقیقتی که جایگاه انسان و در نتیجه اهمیت شناخت او را برتری و ارتقاء بخشیده، روح مجرد وی است. از این رو در قرآن کریم و روایات معصومین^ نکات گهرباری دربارهٔ حقیقت روح، اهمیت شناخت آن و برخی صفات آن بیان شده است.
علاوه بر منبع مبرّای از خطای وحیانی و روایی ـ که معتبرترین منبع برای شناخت روح انسان هستند ـ معارف عرفانی و فلسفی نیز حاوی نکات دقیق و عمیقی در تبیین و تحلیل روح انسان هستند. اگرچه بیشتر مکاتب فلسفی و عرفانی تأمّلات و تنبّهات معتنابهی در معرفت نفس داشتهاند اما، در این میان، یافتههای مولوی در عالَم عرفان و ملاصدرای شیرازی در قلمرو فلسفه بسیار حائز اهمیتند. برای پیبردن به زوایای پیدا و پنهان روح ـ بویژه نحوه ارتباط آن با بدن ـ میتوان از دستآوردهای علوم دیگر نظیر فراروانشناسی، فیزیولوژی و مغز و اعصاب نیز مدد جست.