حبیب الله دانش شهرکی؛ حسن یعقوبی
دوره 9، شماره 16 ، فروردین 1396، ، صفحه 55-76
چکیده
سئوال از چیستی عقل در نزد تفکیکان اصلیترین مسئله است. حاصل مقایسه دیدگاه دو شخصیت تاثیرگذار در مکتب تفکیک این است که اصفهانی با توجه به نوع انسان شناختی که دارد عقل را امری مجرد، مغایر با علم و نفس و متغایر با معقول میداند. و قائل است که قطع و یقین در صورتی که علم حصولی را ایجاد کند، معتبر است. همچنین اعتقاد به اینکه عقل و علم هر ...
بیشتر
سئوال از چیستی عقل در نزد تفکیکان اصلیترین مسئله است. حاصل مقایسه دیدگاه دو شخصیت تاثیرگذار در مکتب تفکیک این است که اصفهانی با توجه به نوع انسان شناختی که دارد عقل را امری مجرد، مغایر با علم و نفس و متغایر با معقول میداند. و قائل است که قطع و یقین در صورتی که علم حصولی را ایجاد کند، معتبر است. همچنین اعتقاد به اینکه عقل و علم هر دو معرفت را به نفس میدهد، شبیه دیدگاه اشاعره است. اما حکیمی قائل به عدم تساوی میان علوم فلسفی و عرفانی با معارف الهی است و در صورت تعارض میان عقل و ظواهر نصوص، تأویل را مطرح و حجیت عقل را به نقل نمیداند. عقل را ابزار ادراک و قائل به عقل فطری عقل خود بنیاد دینی می شود. البته نظرات آنان در روش بکار گیری عقل و حکمی که بر عقل بار میشود، متفاوت است.
محمد صادق بهشتی
دوره 7، شماره 13 ، مهر 1394، ، صفحه 65-88
چکیده
محمد صادق بهشتی*چکیدهاسلام دین صلح است. صلح عادلانه و پایدار، خیر مطلق و جنگ، شر است. صلح ناعادلانه و ناپایدار، خیر نسبی است. از نظر مسیحیت ارتدکس نیز اصالت با صلح است. مبنای صلح پایدار، صلح با خداست. روح ادیان الهی همین است. کسی که با خدای خود آشتی کند، با خویشتن و با کل بشریت و با جهان هستی در صلح مطلق و آشتی همیشگی است و حتی با دشمنان ...
بیشتر
محمد صادق بهشتی*چکیدهاسلام دین صلح است. صلح عادلانه و پایدار، خیر مطلق و جنگ، شر است. صلح ناعادلانه و ناپایدار، خیر نسبی است. از نظر مسیحیت ارتدکس نیز اصالت با صلح است. مبنای صلح پایدار، صلح با خداست. روح ادیان الهی همین است. کسی که با خدای خود آشتی کند، با خویشتن و با کل بشریت و با جهان هستی در صلح مطلق و آشتی همیشگی است و حتی با دشمنان خود نیز سر جنگ ندارد، و میکوشد که در پرتو حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن عداوت را به محبت تبدیل کند و زندگی همگان را بر پایه عدل و احسان استوار سازد. در این نوشتار، ملاک ما جنگ افروزیهایی که برخی از دینداران به نام دین مرتکب شدهاند، نیست؛ بلکه ملاک، متون اصلی دینی ـ اعم از قرآن و انجیل ـ و اعتقادات مسلمانان مخلص و مسیحیت ارتدکس است. مقتضای عقلانیت نیز همین است. * دانشجوی دکتری علوم سیاسی؛ دانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد علوم و تحقیقات تهران. sadegh.beheshti@yahoo.com
دوره 8، شماره 14 ، فروردین 1395، ، صفحه 111-140
چکیده
محمدعلی شکرینیا* محمود نوذری** نوع نگرش و باور افراد نسبت به هستی و طبیعت که محصول مبانی و مفروضات فلسفی مورد قبول آنها میباشد، در انگیزهی مشاهده و بررسی پدیدهها، شکلگیری مسأله در ذهن، شیوهی بررسی مسائل، گزینش ملاکهای ارزیابی، نقد، تفسیر و تدوین نظریهها و بالاخره در کاربرد نظریات علمی نقش تعیین کننده دارد. از این ...
بیشتر
محمدعلی شکرینیا* محمود نوذری** نوع نگرش و باور افراد نسبت به هستی و طبیعت که محصول مبانی و مفروضات فلسفی مورد قبول آنها میباشد، در انگیزهی مشاهده و بررسی پدیدهها، شکلگیری مسأله در ذهن، شیوهی بررسی مسائل، گزینش ملاکهای ارزیابی، نقد، تفسیر و تدوین نظریهها و بالاخره در کاربرد نظریات علمی نقش تعیین کننده دارد. از این رو مهمترین گام در مطالعه و بررسی پدیدههای طبیعی، اخذ مبانی و مفروضات متقن از منابع موثق و مورد اعتماد است. نارسایی جهانبینیهای بشری و غربی از تأمین چنین بنیادها و مفروضاتی، توجه برخی از اندیشمندان را متوجه مبانی و آموزههای وحیانی، به ویژه قرآن کریم نموده است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با واکاوی آیات قرآن کریم و با روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی سعی در تعیین و تبیین مبانی و مفروضات مطالعه و پژوهش در طبیعت از دیدگاه این کتاب آسمانی نموده است. نتایج این واکاوی روشن میسازد که از دیدگاه قرآن کریم، طبیعت نظامی هدفمند و مظهر صفات و اسماء خداوند است که تحت تربیت الهی، مسیر مشخصی را میپیماید. خداوند، طبیعت را مادهی اولیهی خلقت آدمی قرار داده و تمام پدیدههای طبیعی را در جهت تعالی و تکامل انسان مسخر نموده است. * دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه shokrinia.ma@gmail.com ** استاد یار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه Mnowzari@rinu.ac.ir
دوره 7، شماره 12 ، فروردین 1394، ، صفحه 47-64
چکیده
شکرالله جهان مهین[1] این نوشتار، نخست توضیحی کوتاه دارد دربارهٔ خَلق و خُلق و قانون، و مدعی است که اگر قانون به طور صحیح و دقیق اجرا شود، عدالت اجتماعی و نظم برقرار میشود. عدالت اجتماعی معلول قانونمندی است، ولی عدالت اخلاقی معلول تعادل و توازن قوای نفسانی شهویه و غضبیه و نطقیه است . اگر عدالت اخلاقی تحقق یابد، عدالت اجتماعی به طور عمقی ...
بیشتر
شکرالله جهان مهین[1] این نوشتار، نخست توضیحی کوتاه دارد دربارهٔ خَلق و خُلق و قانون، و مدعی است که اگر قانون به طور صحیح و دقیق اجرا شود، عدالت اجتماعی و نظم برقرار میشود. عدالت اجتماعی معلول قانونمندی است، ولی عدالت اخلاقی معلول تعادل و توازن قوای نفسانی شهویه و غضبیه و نطقیه است . اگر عدالت اخلاقی تحقق یابد، عدالت اجتماعی به طور عمقی و ریشهای تحقق مییابد ؛ ولی عدالت اجتماعی لزرماً همراه با عدالت اخلاقی نیست. عدالت اخلاقی مستلزم تحقق مکارم و معالی اخلاق است، و مکارم اخلاق که برخاسته از کرامت نفس است، از محاسن اخلاق که برخاسته از مصلحت اندیشی هاست، برتر است؛ از این رو معلوم میشود که گستره عقل عملی در حوزه قانون، محدود و در حوزه اخلاق، نامحدود است. [1] . کارشناس ارشد علوم قرآنی و پژوهشگر حوزه معارف دانشگاه آزاد اسلامی جهرم jahanmahin@yahoo.com
دوره 2، شماره 2 ، فروردین 1390، ، صفحه 53-66
چکیده
شکرالله جهان مهین*
اسلام برای عقل ارزش فراوانی قائل است و حجّیت آن را می پذیرد و به ایمانی که متکی به عقل نباشد چندان بهایی نمی دهد و برای ایمان و اعمالِ نیکِ کم عقلان و سفیهان ارزش چندانی قائل نیست.
اسلام شرط مکلّف شدن به هر نوع تکلیفی و پذیرش هر مسئولیتی، چه دینی و چه اجتماعی، بهرهمندی فرد از نیروی تعقّل می داند.
در روایات اسلامی ...
بیشتر
شکرالله جهان مهین*
اسلام برای عقل ارزش فراوانی قائل است و حجّیت آن را می پذیرد و به ایمانی که متکی به عقل نباشد چندان بهایی نمی دهد و برای ایمان و اعمالِ نیکِ کم عقلان و سفیهان ارزش چندانی قائل نیست.
اسلام شرط مکلّف شدن به هر نوع تکلیفی و پذیرش هر مسئولیتی، چه دینی و چه اجتماعی، بهرهمندی فرد از نیروی تعقّل می داند.
در روایات اسلامی از عقل به عنوان پیامبر درونی تعبیر می شود و فقهای شیعه عقل را یکی از ادّله چهارگانه استنباط احکام شرعی به حساب می آورند؛ و علم و تجربه به برکت عقل کارآیی لازم را پیدا می کنند و نقش عمدهی عقل در تعدیل غرائز و عواطف و احساسات انسان قابل انکار نیست. روایات منقول در مقاله نیز عهدهدار بیان این حقایقند.
***
* عضو هیأت علمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث jahanmahin62@yahoo.com
دوره 2، شماره 1 ، مهر 1389، ، صفحه 56-82
چکیده
محسن حیدری*
ترجمه و نگارش: طاهره بهشتی**
این نوشتار به چند ادعا پاسخ میدهد:
1. شیعه و قرامطه یکی است. تنها اینان بودند که وحدت مسلمانان را خدشهدار کردند و حرمت حج و خانه خدا را شکستند. پاسخ این که اولاً شیعه از قرامطه اعلام برائت میکند. ثانیاً امویان برای سرکوب عبدالله زبیر کعبه را ویران کردند و وهـابیان هـزار حـاجی یمنی ...
بیشتر
محسن حیدری*
ترجمه و نگارش: طاهره بهشتی**
این نوشتار به چند ادعا پاسخ میدهد:
1. شیعه و قرامطه یکی است. تنها اینان بودند که وحدت مسلمانان را خدشهدار کردند و حرمت حج و خانه خدا را شکستند. پاسخ این که اولاً شیعه از قرامطه اعلام برائت میکند. ثانیاً امویان برای سرکوب عبدالله زبیر کعبه را ویران کردند و وهـابیان هـزار حـاجی یمنی را ـ به جز دو تن که فرار کردند ـ به طرز وحشیانهای به قتل رسانیدند و جهیمان را با دوهزار تن که در مسجد الحرام متحصن شده بودند یا کشتند یا دستگیر و سر به نیست کردند. بعلاوه چهارصد حاجی ایرانی را که هیچ جرمی جز سر دادن شعار «الله اکبر» نداشتند به شهادت رساندند.
2. اهداف حج برتر از این است که با برافراشتن پرچم به بهانه برائت از مشرکان به اغراض سیاسی و انحرافی آلوده شود. پیامبر9 و مسلمانان بعد از او چنین کاری نکردهاند. پاسخ این است که برافراشتن پرچم و اعلام برائت از مشرکان در مراسم حج در عصر پیامبر9 واقع شده است.
3. در کشور سعودی کسی قبر نمیپرستد و از اهل قبور حاجت نمیطلبد و بر ضریحی سجده یا قربانی نمیکند. پاسخ این است که شیعیان نیز در سرزمینهای خود چنین کارهایی را نمیکنند، ولی زیارت اهل قبور و توسل به ارواح طیبه اولیای الهی غیر از پرستش و سجده کردن است.
4. در مراسم حج، شعار برائت از مشرکان و به اهتزاز درآوردن پرچمها روا نیست و وهابیت هیچگونه انحراف عقیدتی ندارد و با همه مسلمین برادر است. پاسخ این است که اولاً توحید به معنای نفی استکبار و تسلیم در برابر خدای یگانه است و شعار برائت، بعد سلبی توحید را تحکیم و بعد ایجابی آن را تقویت میکند، و ثانیاً وهابیت، هرگز پرچمدار برادری و حرکت در صراط مستقیم نبوده، بلکه با کشتار مسلمانان حجاز و عراق و یمن و در پیش گرفتن شیوه تکفیر، نه به سنیان رحم کرده و نه به شیعیان.
***
*. آیت الله دکتر محسن حیدری از علماء فرهیخته خوزستان و نماینده مجلس خبرگان رهبری است. او در روز جمعه 18 ذیقعدة الحرام به سال 1430 در مراسم نماز جمعه مسجد نبوی حضور داشته است. آن روز خطیب جمعه شیخ عبدالرحمان حذیفی امام مسجد بوده که با بیان مطالبی انحرافی میکوشد که به طور سربسته شیعیان را به طور اعم و جمهوری اسلامی را به طور اخص محکوم کند. او در خطبههای نماز جمعه مطالبی مطرح میکند که به دور از منطق و عقلانیت و انصاف است. پاسخهای نویسنده جامع و به دور از تعصب و انحراف است.
** . کارشناس ارشد علوم قرآنی.
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1389، ، صفحه 57-97
چکیده
شکرالله جهان مهین*
چکیده
دین مقدس اسلام بر خلاف همه مذهبها و مسلکهای اجتماعی موجود و گذشته مصرّاً پیروان خود را به تعقّل و خردورزی دعوت میکند و در بسیاری از آیات قرآن کریم به این حقیقت توجه شده است. از نظر قرآن کریم، نیروی عقل و خرد آدمی یکی از سرچشمههای علم و آگاهی بشر و نیز یکی از ممیزات واقعی انسان از سایر حیوانات ...
بیشتر
شکرالله جهان مهین*
چکیده
دین مقدس اسلام بر خلاف همه مذهبها و مسلکهای اجتماعی موجود و گذشته مصرّاً پیروان خود را به تعقّل و خردورزی دعوت میکند و در بسیاری از آیات قرآن کریم به این حقیقت توجه شده است. از نظر قرآن کریم، نیروی عقل و خرد آدمی یکی از سرچشمههای علم و آگاهی بشر و نیز یکی از ممیزات واقعی انسان از سایر حیوانات میباشد. به همین علت، نقش عمدهای در ابعاد گوناگون شناخت حقیقی و در نتیجه رسیدن آدمی به حق و واقعیت دارد. در این مقاله در پی آنیم که پس از روشن شدن معانی عقل، با بهره مندی از آیات قرآنی و روایات به قدر میسور از ارزش این موهبت الهی و کارایی آن سخن بگوییم.
* عضو هیأت علمی و مدیرگروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث jahanmahin62@yahoo.com
فلسفه
سیدعبداله امینی؛ مجید ضیایی قهنویه؛ رضا رضازاده
دوره 13، شماره 24 ، فروردین 1400، ، صفحه 66-81
چکیده
یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری اصطلاح «اعیان ثابته» است و از طرفی دیگر یکی از مهمترین مباحث فلسفه نیز اصطلاح «ماهیت» است. عدهای از عرفاء و حکماء اعیان ثابته و ماهیت را یک اصطلاح و مترادف میدانند و بسیاری از آنان نیز این دو اصطلاح را مباین یکدیگر تلقی میکنند زیرا با توجه به اینکه عارف اعیان ثابته را امری ثبوتی میداند ...
بیشتر
یکی از مهمترین مباحث عرفان نظری اصطلاح «اعیان ثابته» است و از طرفی دیگر یکی از مهمترین مباحث فلسفه نیز اصطلاح «ماهیت» است. عدهای از عرفاء و حکماء اعیان ثابته و ماهیت را یک اصطلاح و مترادف میدانند و بسیاری از آنان نیز این دو اصطلاح را مباین یکدیگر تلقی میکنند زیرا با توجه به اینکه عارف اعیان ثابته را امری ثبوتی میداند و ثبوت همان وجود است لذا شبهاتی را به وجود آورده و بحثهای زیادی به دنبال داشته است، تا آنجا که عدهای حتی اعتقاد پیدا کرده اند که اگر «اعیان ثابته» همان ماهیت باشد پس عرفاء اصالت ماهیتی هستند. در این مقاله قصد داریم به پارهای از ویژگیهای «اعیان ثابته» و تطبیق آنها بر ماهیات و بیان بعضی از شبهات موثر، این همانی اعیان ثابته با ماهیت را روشن کرده و معنای ثبوت در اعیان ثابته را تبیین و نیز روشن کنیم که آیا این ثبوت امری عدمی است، یا وجودی؟ و در صورت عدمی بودن چگونه امری عدمی منشأ آثار وجودی میگردد؟ و اگر وجودی است چگونه با اعتقاد به عدمی بودن آن سازگاری دارد؟ و آیا عرفاء مانند متکلمین معتزله اعتقاد به واسطه بین وجود و عدم دارند؟
دوره 6، شماره 10 ، فروردین 1393، ، صفحه 67-88
چکیده
شهاب الدین ذوفقاری[1]
افتراق جدی ابنسینا از ارسطو در الاهیات بالمعنی الاخص از طرح احکام واجبالوجود و ارائه برهان وجوب و امکان، در برابر برهان محرک نخستین، آغاز میشود. بدین ترتیب فاعلیت الهی از دیدگاه ابنسینا فاعلیت وجودی است نه تحریکی و بنابراین تا آنجا که وجود و آثار وجود دیده میشود، میتوان فاعلیت الهی را سراغ گرفت، خواه ...
بیشتر
شهاب الدین ذوفقاری[1]
افتراق جدی ابنسینا از ارسطو در الاهیات بالمعنی الاخص از طرح احکام واجبالوجود و ارائه برهان وجوب و امکان، در برابر برهان محرک نخستین، آغاز میشود. بدین ترتیب فاعلیت الهی از دیدگاه ابنسینا فاعلیت وجودی است نه تحریکی و بنابراین تا آنجا که وجود و آثار وجود دیده میشود، میتوان فاعلیت الهی را سراغ گرفت، خواه حرکت در کار باشد یا خیر؛ تمایز ابنسینا از فلوطین نیز در مبحث فیض الهی در توجیه و تبیین ارادهی حقتعالی است. فلوطین به همین مقدار بسنده میکند که نمیتوان برای مبدأ نخستین ارادهای از قبیل ارادهی ما انسانها قائل شد.
اما ابنسینا کوشیده است دیدگاه خود دربارهی عنایت الهی را چنان سامان ببخشد که در پرتو آن علم، قدرت، اراده، فاعلیت و دیگر صفات ذاتی و فعلی به نحو درست تبیین گردد و نقشی همچون حد وسط برای اثبات اتحاد اراده و علم ایفا کند. از دیدگاه ابنسینا ارادهی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عناییاش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد
[1]. استادیار دانشگاه معارف قرآن و عترت اصفهان. shahabquran@yahoo.com
سعید بهشتی؛ شیرین رشیدی
دوره 5، شماره 8 ، فروردین 1392، ، صفحه 67-102
چکیده
چکیده
این تحقیق، که از نوع تحقیقات کاربردی است، با هدف بررسی روشهای تربیت عقلانی بر مبنای سخنان حضرت رضا7 انجام شده است، در این تحقیق تلاش شده به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده شود: روشهای تربیت عقلانی برمبنای سخنان امام رضا چیست؟ در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانهای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا، ...
بیشتر
چکیده
این تحقیق، که از نوع تحقیقات کاربردی است، با هدف بررسی روشهای تربیت عقلانی بر مبنای سخنان حضرت رضا7 انجام شده است، در این تحقیق تلاش شده به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده شود: روشهای تربیت عقلانی برمبنای سخنان امام رضا چیست؟ در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانهای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا، این نتایج به دست آمده است: به طور کلی بر مبنای سخنان امام رضا7، روشهای تربیت عقلانی به دو دسته «روشهای تربیت عقل نظری» و «روشهای تربیت عقل عملی» قابل تقسیمبندی است. روشهای تربیت عقل نظری عبارتاند از: روش تفکّر(اندیشه ورزی)،روش علمآموزی(تعلّم) و روش تجربهاندوزی که اینها برای تربیت عقل نظری و تحقق نخستین هدف تربیت عقلانی(علم) هستند. ولی روشهای تربیت عقل عملی عبارتاند از: روش تزکیۀ نفس(روش خویشتن پالایی) و روشهای متناظر با مراحل تزکیۀ نفس که برای تأمین دومین و سومین هدف تربیت عقلانی (ایمان و عمل) به کار میروند. مراحل روش تزکیۀ نفس عبارتاند از: غفلتزدایی (که خود شامل روشهای ذکر، موعظه و عبرت آموزی است)، توبه، زهد، مراقبه و محاسبه و تقوا.
سعید بهشتی*
شیرین رشیدی**
*. دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی& beheshti@atu.ac.ir
**. کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبایی& rashidi.shirin@ymail.com
تاریخ دریافت: 1/3/92، تاریخ پذیرش: 1/4/92
دوره 5، شماره 9 ، مهر 1392، ، صفحه 69-88
چکیده
احمد بهشتی[1]
این نوشتار نخست مروری دارد بر براهین خداشناسی که تحت سه عنوان جهانشناختی، انسانشناختی و وجودشناختی قابل جمعند و اگر برهان اخلاقی کانت را هم به حساب بیاوریم، تحت چهار عنوان گنجانیده میشوند.
سپس توضیح میدهد که در منابع اسلامی ضمن توجه تام به تعدد دلیل و مدلول که مقتضای عناوین فوق است، از آنها عبور شده، و سخن از ...
بیشتر
احمد بهشتی[1]
این نوشتار نخست مروری دارد بر براهین خداشناسی که تحت سه عنوان جهانشناختی، انسانشناختی و وجودشناختی قابل جمعند و اگر برهان اخلاقی کانت را هم به حساب بیاوریم، تحت چهار عنوان گنجانیده میشوند.
سپس توضیح میدهد که در منابع اسلامی ضمن توجه تام به تعدد دلیل و مدلول که مقتضای عناوین فوق است، از آنها عبور شده، و سخن از وحدت دلیل و مدلول به میان آمده است؛ چرا که خدایی که ظاهر بالذات است، نیازی به مظهر ندارد.
[1]. استاد دانشگاه تهران. تاریخ دریافت: 10/7/92؛ تاریخ پذیرش: 5/9/92. Abeheshti5@yahoo.com
علی نقی فقیهی
دوره 9، شماره 17 ، آذر 1396، ، صفحه 69-94
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط و توانمندی های عقل عاطفی و کارکردهای تربیتی-روانشناختی آن است. این پژوهش از تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی – تحلیلی، به این مساله پرداخته است که چگونه می توان کارکرد عقل را ارتقا داد؟ و پرورش هماهنگ دو بعد شناختی و عاطفی عقل چه آثار تربیتی- روانشناختی خواهد داشت؟. نتایج این تحقیق نشان داد که در آموزه های ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط و توانمندی های عقل عاطفی و کارکردهای تربیتی-روانشناختی آن است. این پژوهش از تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی – تحلیلی، به این مساله پرداخته است که چگونه می توان کارکرد عقل را ارتقا داد؟ و پرورش هماهنگ دو بعد شناختی و عاطفی عقل چه آثار تربیتی- روانشناختی خواهد داشت؟. نتایج این تحقیق نشان داد که در آموزه های امام علی(ع)، عقل در برابر عاطفه نیست بلکه سرچشمه آن است، و تاکید بر این است که جهت بهینه سازی کارکرد عقل باید با کمک گرفتن از وحی، علم و تجربه، بعد شناختی و عاطفی به صورت هماهنگ، پرورش یابد. از جمله کارکردهای پرورش هماهنگ جنبه های شناختی و عاطفی عقل، رشد شناختی توام با گرایش محبتی به خدا، انسانها، خود، جهان هستی، زندگی و فضائل انسانی است که متربی را به عملکردهای شایسته و مطلوب سوق میدهد و زمینه را برای نیل به حیات قرب و رضوان الهی فراهم می آورد.
معصومه الوندیان؛ علی اله بداشتی
دوره 10، شماره 19 ، مهر 1397، ، صفحه 69-88
چکیده
ادراکات عقلی همواره یکی از مسائل مورد توجه فلاسفه و حکمای مسلمان بوده است که با دیدگاههای مختلفی به تبیین آن پرداختهاند. ابن سینا و ملاصدرا ضمن اشتراک در برخی مبانی و مسایل علم و ادرک؛ به ویژه ادراکات عقلی، در پارهای از مبانی و مسایل اختلاف نظر دارند. ابنسینا به تبع ارسطو با قائل شدن به نظریه تجرید معتقد است که جریان معرفت به ...
بیشتر
ادراکات عقلی همواره یکی از مسائل مورد توجه فلاسفه و حکمای مسلمان بوده است که با دیدگاههای مختلفی به تبیین آن پرداختهاند. ابن سینا و ملاصدرا ضمن اشتراک در برخی مبانی و مسایل علم و ادرک؛ به ویژه ادراکات عقلی، در پارهای از مبانی و مسایل اختلاف نظر دارند. ابنسینا به تبع ارسطو با قائل شدن به نظریه تجرید معتقد است که جریان معرفت به ویژه ادراک عقلی به صورت مرحله به مرحله با حرکت از حس و گذر از خیال و در نهایت رسیدن به عقل حاصل میشود. ملاصدرا براساس مبانی حکمت متعالیه و قائل شدن به مراتب مختلف وجود، دستیابی به مراتب معرفت را منوط به کمال نفس به مراتب مختلف میداند و در نتیجه ادراک عقلی را حاصل رسیدن نفس از مرتبه حس به مرتبه خیال و از مرتبه خیال به عالم ماورای آنها و تأثر از عالم عقل میداند و از آن به مرتبه عقل تعبیر میکند. با این بیان از یک سو، دیدگاههای پیشین را مورد نقد قرار داده و از سوی دیگر نظریهای نوین در این حیطه را به نام خویش به ثبت رسانده است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف پرداختهایم.
کلید واژگان: ابن سینا، ملاصدرا، معرفت، ادراک عقلی، نفس
مهدی شجریان
دوره 8، شماره 15 ، مهر 1395، ، صفحه 71-90
چکیده
یکی از ویژگی های بارز خردمندان در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، «اطاعت الهی» و عمل به دستورات شرع است. این مساله از اوصاف جزئی و متعددی که برای عاقلان در این متون ذکر شده اند نیز قابل استفاده است. هر چند پاره ای از این دستورات با عقل مستقل نیز قابل کشف هستند اما اکثریت قریب به اتفاق آنها نیز اینگونه نبوده و «عقل گریز» ارزیابی ...
بیشتر
یکی از ویژگی های بارز خردمندان در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، «اطاعت الهی» و عمل به دستورات شرع است. این مساله از اوصاف جزئی و متعددی که برای عاقلان در این متون ذکر شده اند نیز قابل استفاده است. هر چند پاره ای از این دستورات با عقل مستقل نیز قابل کشف هستند اما اکثریت قریب به اتفاق آنها نیز اینگونه نبوده و «عقل گریز» ارزیابی می شوند. بر همین اساس ضرورت دارد تا عاقلانه بودن اطاعت در قبال این دستورات تشریح گردد. نوشتار پیش رو این مساله را مد نظر قرار داده است و با روش تحلیلی – توصیفی در آیات و روایات جستجو نموده و توانسته است سه پاسخ نوین برای آن استنباط نمایند. «آیه بودن دستورات شرع» و حکایت آنها از مقصودی فراتر، «علمی بودن آنها» و تکیه این دستورات بر عنصر یقین و در نهایت «منجز بودن آنها» و دفع ضرر محتمل از طریق عمل به آنها، سه دلیلی هستند که در این نوشتار به تفصیل تبیین گردیدهاند.
محمد علی راغبی
دوره 10، شماره 18 ، خرداد 1397، ، صفحه 75-94
چکیده
در رشد و تعالی همه شاخه های علوم اسلامی _علاوه بر آیات و روایات- قواعد عقلی و منطقی نیز نقش بیبدیلی ایفاء نمودهاند. توجه به فرایند منظم مقدمات عقلی، پیششرط استفاده از هر نوع استدلال عقلی و نقلی میباشد. چینش ادله و امارات، قواعد و اصول عملی درمسیر استنباط در یک مسئله دینی باید از نظمی مشخص وعقلانی پیروی کند. زیرا برای بدست ...
بیشتر
در رشد و تعالی همه شاخه های علوم اسلامی _علاوه بر آیات و روایات- قواعد عقلی و منطقی نیز نقش بیبدیلی ایفاء نمودهاند. توجه به فرایند منظم مقدمات عقلی، پیششرط استفاده از هر نوع استدلال عقلی و نقلی میباشد. چینش ادله و امارات، قواعد و اصول عملی درمسیر استنباط در یک مسئله دینی باید از نظمی مشخص وعقلانی پیروی کند. زیرا برای بدست آوردن حکمی از احکام با ادّله، اصول و قواعد گوناگونی روبرو میشویم. شناخت جایگاه هر یک از ادّله و تقدّم و تأخر صحیح و منطقی بعضی بر بعض دیگر از مهمترین جهات استنباط است. در این مقاله از طریق مطالعه کتابخانهای و تحلیل مطالب مرتبط با موضوع سعی میکنیم با تبیین مراحل استنباط و اِعمال هر یک از ادّله و اصول و چرایی تقدیم یا تأخیر یک دلیل بر دلیل دیگر به شکل منطقی و عقلائی، نظمی ارائه کنیم که حاکی از چینش دقیق و منسجم ادّله و اصول میباشد و در دستیابی به احکام و قوانین لازم است نسبت به آن شناخت کامل پیدا میشود.
احمد قطبی؛ حبیب الله دانش شهرکی؛ فرح رامین
دوره 11، شماره 20 ، فروردین 1398، ، صفحه 75-98
چکیده
در مقاله حاضر برهان وجودی و برهان صدیقین به این دلیل مورد بررسی مقایسه ای قرار می گیرند که هریک نظرگاه مابعدالطبیعی خاصی (اصالت ایده و اصالت وجود) را نمایندگی می کنند. فرض بر این است که با لحاظ این نمایندگی تصور صحیح تری از نسبت میان این دو برهان حاصل می شود. با توجه به ابتنای برهان وجودی بر اصالت ایده، و با توجه به تحول بنیادین ...
بیشتر
در مقاله حاضر برهان وجودی و برهان صدیقین به این دلیل مورد بررسی مقایسه ای قرار می گیرند که هریک نظرگاه مابعدالطبیعی خاصی (اصالت ایده و اصالت وجود) را نمایندگی می کنند. فرض بر این است که با لحاظ این نمایندگی تصور صحیح تری از نسبت میان این دو برهان حاصل می شود. با توجه به ابتنای برهان وجودی بر اصالت ایده، و با توجه به تحول بنیادین اصالت ایده در دوران جدید نسبت به پیش از آن، تقریری که از این برهان در دو دوره ی مذکور ارائه می شود متفاوت خواهد بود و بر این اساس نمی توان غایات واحدی را به هردو تقریر از برهان وجودی نسبت داد. از این رو در بررسی مقایسه ای میان برهان صدیقین و برهان وجودی لحاظ این نکته ضروری است. طرح دو تقریر متفاوت از برهان وجودی به ما کمک میکند تا نحوه تناظر و تباعد میان این دو برهان را بهتر به فهم آوریم و همچنین فهم بهتری از بنیانهای مابعدالطبیعی برهان وجودی پیدا کنیم. بر این اساس تباعد میان برهان وجودی با تقریر آنسلمی و تقریر هگلی آشکار خواهد شد و همچنین به تناظر برهان صدیقین با برهان وجودی آنسلمی و تباعد آن با برهان وجودی هگلی پی خواهیم برد.
شیرین رشیدی؛ سوسن کشاورز؛ سعید بهشتی؛ اکبر صالحی
دوره 9، شماره 16 ، فروردین 1396، ، صفحه 77-104
چکیده
هدف پژوهش، تحلیل تطبیقی بنیانهای معرفت شناختی بر اساس دیدگاههای استاد مطهری و استاد جوادی آملی است. در این تحقیق از روش تطبیقی بردی، برای استخراج تفاوتها و شباهتهای موجود، بین بنیانهای معرفت شناختی این دو متفکر استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که هر دو اندیشمند در زمینه امکان معرفت دارای ...
بیشتر
هدف پژوهش، تحلیل تطبیقی بنیانهای معرفت شناختی بر اساس دیدگاههای استاد مطهری و استاد جوادی آملی است. در این تحقیق از روش تطبیقی بردی، برای استخراج تفاوتها و شباهتهای موجود، بین بنیانهای معرفت شناختی این دو متفکر استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که هر دو اندیشمند در زمینه امکان معرفت دارای نظرات مشابه بوده، در خصوص معیار صدق معرفت، استاد مطهری، مطابقت با واقع و استاد جوادیآملی، مطابقت با نفسالامر را مطرح کرده اند. همچنین از نظر مطهری، منابع شناخت عبارتند از: طبیعت، عقل، قلب، تاریخ و فطرت اما از دیدگاه جوادی آملی، عبارتند از: حس، عقل، تهذیب، کتاب منیر و وحی. افزون بر این، ابزارهای معرفت از دیدگاه مطهری عبارتند از: حس، برهان و تزکیه نفس اما از دیدگاهجوادی آملی عبارتند از: حس، خیال، وهم، عقل و قلب. انواع معرفت از دیدگاه مطهری عبارت اند از: شناخت حصولی و حضوری، شناخت اجمالی و تفصیلی و غیره. اما انواع معرفت از منظر جوادی آملی عبارتاند از: علوم میزبان و علوم مهمان، علوم غیر قابل تحصیل و علوم قابل تحصیل. مراتب شناخت از منظر مطهری عبارتاند از: شناخت حسی، خیالی و عقلی. اما مراحل شناخت از نظر جوادی آملی عبارتاند از: مشاهده، فرضهای مختلفی درباره اشیاء مشاهده شده، بازگشت مجدّد به طبیعت و آزمون فرضیّه و بازگشت مجدد به ذهن.
دوره 6، شماره 11 ، مهر 1393، ، صفحه 81-110
چکیده
علی محمد ساجدی[1]
فاطمه زارع[2]
پرسش اصلی تحقیق حاضر چگونگی هماهنگی میان عقل و نقل در مسأله توحید صفاتی در منظومه فلسفی ملاصدرا است. پس از تبیین هماهنگی عقل و نقل از دیدگاه صدرا، و با ذکر پیشینه ای از آراء متکلمان(اشاعره و معتزله) در خصوص رابطه میان ذات و صفات الهی وگذری نیز به آراء ابن سینا در این موضوع، به اندیشه های صدرا درباب ...
بیشتر
علی محمد ساجدی[1]
فاطمه زارع[2]
پرسش اصلی تحقیق حاضر چگونگی هماهنگی میان عقل و نقل در مسأله توحید صفاتی در منظومه فلسفی ملاصدرا است. پس از تبیین هماهنگی عقل و نقل از دیدگاه صدرا، و با ذکر پیشینه ای از آراء متکلمان(اشاعره و معتزله) در خصوص رابطه میان ذات و صفات الهی وگذری نیز به آراء ابن سینا در این موضوع، به اندیشه های صدرا درباب توحید صفاتی روی آورده، برهان وی بر نظریه"عینیت ذات وصفات"را که عمدتا بر محوریت برهان صدیقین و قاعده عقلی «بسیط الحقیقه» استوار است بیان، واستناد به آیات مربوطه را معلوم نموده ایم.آیات مورد استناد همگی دال بر این است که خدا وجود محض بوده، و واجد جمیع کمالات وجود است. همچنین، با نظر به قواعد فوق، صدرا با تحلیل دقیقی نشان می دهد که کثرت اوصاف کمالی خداوند با وحدت و بساطت ذاتش همخوانی داشته، و از ناحیه کثرت صفات، کثرت و ترکیبی در ساحت قدس ربوبی پدید نمیآید.
ادله عقلی ملاصدرا مبنی برعینیت ذات وصفات که جمعا 5 دلیل از مجموعه آثار وی استخراج، و در پی مباحث فوق مطرح شده است، همگی با کلام نورانی مولی الموحدین امام علی× که؛کمال توحید را نفی صفات از او میداند مهر تأیید خورده، و تأثیر پذیری صدرا از آموزههای بلند خداشناسی در نهج البلاغه و سایر جوامع روایی را نمایان میسازد.در پایان نیزبه تناسب بحث از صفات به ذکراقسام صفات و نیز طرح مسئله تشبیه وتنزیه جهت نشان دادن اصل امکان شناخت صفات در حدود کارایی عقل بشری همراه با ادله عقلی و نقلی صدرا پرداخته ایم.
***
[1]. عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز drsajedi@yahoo.com
[2]. دانش آموخته ارشد فلسفه وکلام اسلامی از دانشگاه شیراز. fatemeh_zare20@ymail.com
دوره 8، شماره 14 ، فروردین 1395، ، صفحه 161-180
چکیده
مهدی منفرد* مسأله خداشناسی و اثبات وجود خداوند، از مسائل اصلی دین مبین اسلام است. هر انسانی به اندازه استعداد و تواناییهای ادراکی که دارد، درباره خداوند میاندیشد و با اندیشه و فکرش، ایمانش شکل میگیرد. خداوند در قرآن کریم، پیامبر اسلام و ائمه معصومین^ به شیوههای گوناگون، مسأله خداشناسی و اثبات خداوند را مطرح نمودهاند. علی ...
بیشتر
مهدی منفرد* مسأله خداشناسی و اثبات وجود خداوند، از مسائل اصلی دین مبین اسلام است. هر انسانی به اندازه استعداد و تواناییهای ادراکی که دارد، درباره خداوند میاندیشد و با اندیشه و فکرش، ایمانش شکل میگیرد. خداوند در قرآن کریم، پیامبر اسلام و ائمه معصومین^ به شیوههای گوناگون، مسأله خداشناسی و اثبات خداوند را مطرح نمودهاند. علی بن ابراهیم قمی، یکی از مفسرینی است که امامین عسگریین‘و بخشی از دوران غیبت صغری را درک نموده است. او خود موثق بوده و راویانی را که در تفسیرش آورده، موثقاند. وی در تفسیرش (تقسیر القمی) مسأله خداشناسی و اثبات خداوند را با ارائه روایات معصومین^ تبیین نموده است. ما با بررسیهایی که در تفسیر قمی انجام دادیم، سهگونه برهان برای اثبات خداوند یافتیم: برهان نیاز و اضطرار، برهان آفرینش و صنع، برهان شناخت خداوند با خودش. * استادیار دانشگاه قم mmonfared86@Gmail.com
دوره 7، شماره 12 ، فروردین 1394، ، صفحه 65-82
چکیده
سیدرضا مؤدب[1]
مصطفی سامانی قطب آبادی[2]
در این نوشتار نخست روایت ارزشمندی از امام کاظم× در رابطه با حجت های خداوند بر مردم بیان شده و محور بحث قرار گرفته است. سپس توضیح میدهد که روح پر فتوح اسلام شامل معارف عقلی (رکن درون ذاتی) و سفرای الهی (رکن برون ذاتی) است. در ادامه، ضمن نقد و بررسی دیدگاه قائلین به اصالت حس و تجربه، استدلال خواهد ...
بیشتر
سیدرضا مؤدب[1]
مصطفی سامانی قطب آبادی[2]
در این نوشتار نخست روایت ارزشمندی از امام کاظم× در رابطه با حجت های خداوند بر مردم بیان شده و محور بحث قرار گرفته است. سپس توضیح میدهد که روح پر فتوح اسلام شامل معارف عقلی (رکن درون ذاتی) و سفرای الهی (رکن برون ذاتی) است. در ادامه، ضمن نقد و بررسی دیدگاه قائلین به اصالت حس و تجربه، استدلال خواهد شد که اینان گرچه در ظاهر عقل را بی اعتبار دانستهاند؛ اما در نهایت نتوانستهاند خود را به طور کامل از قید ادراکات عقلی برهانند. همچنین فلسفهی بعثت سفیران الهی و جانشینی اوصیای آنان ـ که جبران نارسایی عقل انسان ها است ـ بر اساس عقل فهیم عدلی و شیعی و نقش آن در به کمال رساندن نوع انسانی بیان شده است. در پایان نتیجه خواهیم گرفت که همهی عقول، توانایی درک حقانیت حجت ظاهر را دارند و بدین لحاظ راه تعامل حجت ظاهر و باطن باز است و حجت ظاهر نه تنها مؤید عقل است بلکه راهگشای تقویت و تکمیل آن ها نیز میباشد.
[1] . استاد دانشگاه قم. Moadab-r114@yahoo.com
[2] . کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی mostafa.samani92@gmail.com
دوره 2، شماره 2 ، فروردین 1390، ، صفحه 67-90
چکیده
عین الله خادمی[1]
چکیده
اصل علت غائی – علیرغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغهآفرین شده است.
در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاههای اسپینوزا، لایبنیتس، کانت و ژیلسون دراینباره ...
بیشتر
عین الله خادمی[1]
چکیده
اصل علت غائی – علیرغم این که در فلسفه اسلامی همچون خود اصل علیت از مسلّمات است– در میان فلاسفه غربی دغدغهآفرین شده است.
در شماره قبل با نظرات ارسطو، توماس آکوئینی، بیکن و دکارت درباره علت غایی آشنا شدیم و در این قسمت به دیدگاههای اسپینوزا، لایبنیتس، کانت و ژیلسون دراینباره میپردازیم.
اسپینوزا به شدت به نظریه غایتانگاری حمله کرده و دلایلی برای ابطال آن ذکر کرده است. در مجموع بعد از رنسانس قاطبه فیلسوفان و دانشمندان تعلیل مکانیستی (ماشینوارگی) را بر تعلیل بر مبنای غایت شناسی ترجیح دادند، اما لایب نیتس از نظریه غایت انگاری در دو عرصه فیزیک و متافیزیک به صورت جانانه دفاع کرد و کانت تفسیر ارسطویی این نظریه را در تاریک خانه تاریخ محبوس و خود تفسیر جدیدی از آن ارائه داد و از تفسیر خود دفاع نمود. اتین ژیلسون از حضور شاداب این نظریه در عرصه متافیزیک ـ نه علوم تجربی ـ دفاع مینماید و آن را به عنوان یکی از بنیادهای مسیحیت معرفی میکند.
***
[1]. دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
فلسفه
زینب عسکریان
دوره 13، شماره 24 ، فروردین 1400، ، صفحه 82-97
چکیده
مسئولیت معرفتی در قالب مؤلفه های درونگرایانه؛مسئله مسئولیت معرفتی از مباحث مهم معرفتشناسی معاصر است. رویکرد درونگرایانه در معرفتشناسی با پذیرش کنترل ارادی انسان در کسب باورهای خود بر این مسئولیت تأکید دارد. غالب درونگرایان معتقدند تا زمانی که از بهترین قراینی که برایمان فراهم است پیروی کنیم در باورهای خود موجّه هستیم. هدف ...
بیشتر
مسئولیت معرفتی در قالب مؤلفه های درونگرایانه؛مسئله مسئولیت معرفتی از مباحث مهم معرفتشناسی معاصر است. رویکرد درونگرایانه در معرفتشناسی با پذیرش کنترل ارادی انسان در کسب باورهای خود بر این مسئولیت تأکید دارد. غالب درونگرایان معتقدند تا زمانی که از بهترین قراینی که برایمان فراهم است پیروی کنیم در باورهای خود موجّه هستیم. هدف این مقاله این است تا با روش تطبیق آراء معرفتشناسان درونگرا و اندیشه آیت الله جوادی آملی، نشان دهد ایشان همچون درونگرایان معرفتی بر درونی بودن شرایط معرفت تأکید دارند و بر این عقیده است که فاعل شناسا نیازمند اقامه دلیل برای برخی باورهای خود است و لذا واجد مسئولیت معرفتی است و وظیفه معرفتی دارد که با پیگیری قرینه باورهای صادق را افزایش و باورهای کاذب را کاهش دهد. بنابراین در رویکرد ایشان فاعل شناسا علاوه بر مسئولیت شکلدهی شاکله معرفتی خود با فضایل عقلانی (مسئولیت معرفتی برونگرایانه)، مسئولیت معرفتی درونگرایانه نیز همچون اقامه دلیل در پذیرش مطلبی که بدیهی نیست و نیز توجه به اشکالات معقول و لزوم پاسخگویی به آنها را برعهده دارد.
دوره 2، شماره 1 ، مهر 1389، ، صفحه 83-107
چکیده
عین الله خادمی*
از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مسأله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مؤیداتی یافت.
ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سنت توماس ...
بیشتر
عین الله خادمی*
از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مسأله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مؤیداتی یافت.
ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سنت توماس آکوئینی مورد حمایت جدی قرار گرفت.
بعد از رنسانس فرانسیس بیکن به عنوان پایهگذار علم جدید و دکارت به عنوان مؤسس فلسفه مدرن، گرچه اصل علت غایی را انکار نکردند، اما به صورت بیرحمانهای به نظریه غایت انگاری هجمه آوردند و آن را از ورود به عرصه فیزیک و علوم تجربی منع و به حوزه متافیزیک سوق دادند و حتی کندوکاو متافیزیکی دربارهای این نظریه را بیثمر دانستند.
***
*. دانشیار دانشگاه قم.
دوره 6، شماره 10 ، فروردین 1393، ، صفحه 89-105
چکیده
مصطفی سامانی قطب آبادی[1]
مسألهی اثبات وجود خداوند همواره مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده است. در این راستا براهین متعددی ارائه شده است که یکی از آنها برهان حدوث است. در این برهان، که عمدتاً به وسیله متکلمان مورد استفاده قرار میگیرد، حدوث زمانی شیء حادث موجب نیازمندی آن به علت شناخته میشود. ادعای متکلمان در این برهان این است ...
بیشتر
مصطفی سامانی قطب آبادی[1]
مسألهی اثبات وجود خداوند همواره مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده است. در این راستا براهین متعددی ارائه شده است که یکی از آنها برهان حدوث است. در این برهان، که عمدتاً به وسیله متکلمان مورد استفاده قرار میگیرد، حدوث زمانی شیء حادث موجب نیازمندی آن به علت شناخته میشود. ادعای متکلمان در این برهان این است که هر امر حادثی نیازمند علتی است که او را از نیستی به هستی میرساند. اگر این علت نیز امر حادثی باشد او هم نیازمند علتی دیگر خواهد بود. علت سوم هم اگر مانند امر اول و دوم امری حادث باشد او نیز نیازمند علتی دیگر خواهد بود و.... از آنجا که تسلسل در علتها محال است، سلسله حوادث در نهایت باید به علتی ختم شود که دیگر حادث نباشد؛ یعنی امری قدیم باشد و سابقه نیستی و عدم در آن راه نداشته باشد. این مقاله ضمن تبیین برهان حدوث متکلمان به بیان اشکالات وارده بر آنها میپردازد و در پایان نتیجه گرفته میشود که اگر برهان حدوث را از دیدگاه علامه طباطبایی بر مبنای حرکت جوهری تقریر کنیم، برهان مفید و پیروزی خواهد بود.
[1]. مدرس دانشگاه پیام نور جهرم. mostafa.samani92@gmail.com
دوره 5، شماره 9 ، مهر 1392، ، صفحه 89-118
چکیده
زهرا خیراللهی[1]
مهمترین اصل در حوزۀ معرفت وشناخت، تبیین کمال انسان است. حکمت وجودی در انسان، ژرف تر از حکمت خلقت در سایر موجودات است، چرا که انسان وجود جامع وفرا گیری است نسبت به آن چه در عالم ملک وملکوت میگذرد. انسان عصاره لوح محفوظ وصراط مستقیم بین بهشت ودوزخ است.، بعد ملکوتی انسان سرّی است از اسرار الهی. و ظهوری است از خلافت الهی، ...
بیشتر
زهرا خیراللهی[1]
مهمترین اصل در حوزۀ معرفت وشناخت، تبیین کمال انسان است. حکمت وجودی در انسان، ژرف تر از حکمت خلقت در سایر موجودات است، چرا که انسان وجود جامع وفرا گیری است نسبت به آن چه در عالم ملک وملکوت میگذرد. انسان عصاره لوح محفوظ وصراط مستقیم بین بهشت ودوزخ است.، بعد ملکوتی انسان سرّی است از اسرار الهی. و ظهوری است از خلافت الهی، که به حکم مظهریت«الظاهروالباطن»، می تواند درعالم ملک وملکوت، تصرف نماید. در این نوشتار، درصدد برآمدیم تاکمال انسان رااز منظرصدرالمتالهین بررسی نموده ومیزان هماهنگی دیدگاه ایشان را، با قرآن کریم مورد ارزیابی قرار دهیم. طبیعی است که با بررسی اجمالی دامنۀ کمال انسان ،خواننده انگیزش بیشتری یافته ودر کمال وسعادت خویشتن، گام های استوارتری بر خواهد داشت.
[1]. عضو هئیت علمی دانشگاه پیام نور. تاریخ دریافت:20/6/92؛ تاریخ پذیرش: 1/9/92 Zkheirolahi@yahoo.com