فلسفه
فاروق طولی؛ محمد نجاتی؛ عباس تقوی
دوره 12، شماره 22 ، فروردین 1399، ، صفحه 7-22
چکیده
پرسش از معنای زندگی قابل تحلیل به چند سؤل عمده است: اول اینکه آیا زندگی معنا دار است و در صورت معناداری، معنای آن ذاتی است؟ در صورت پاسخ مثبت، معنای ذاتی زندگی چیست؟ اما در صورت پاسخ منفی، آیا اموری از سنخ ارزش یا هدف وجود دارند تا به واسطه آنها بتوان زندگی فاقد معنا را معنا دار نمود؟ عمده تکاپوی خداباوران، موحدین و غیر موحدین دیندار ...
بیشتر
پرسش از معنای زندگی قابل تحلیل به چند سؤل عمده است: اول اینکه آیا زندگی معنا دار است و در صورت معناداری، معنای آن ذاتی است؟ در صورت پاسخ مثبت، معنای ذاتی زندگی چیست؟ اما در صورت پاسخ منفی، آیا اموری از سنخ ارزش یا هدف وجود دارند تا به واسطه آنها بتوان زندگی فاقد معنا را معنا دار نمود؟ عمده تکاپوی خداباوران، موحدین و غیر موحدین دیندار و فیلسوفان و غیر فیلسوفان به یکی از این وجوه اختصاص یافته است. در مقاله حاضر امور نامطلوب اینجهانی به دو قسم دردها و رنج ها تفکیک شده است. رنج ها نیز خود به دو قسم رنج های اولیه قابل علاج و رنج های ثانویه غیر قابل علاج تقسیم می شوند. رنج های اولیه مشتمل بر دو نوع رنج های روانشناختی سهل العلاج و رنج های فلسفی صعب العلاج هستند. رنج های اولیه، شرط لازم تحقق رنج های ثانویه ممتنع العلاج هستند. رنج های ثانویه همان رنج هایی هستند که مسئله بی معنایی و پوچی زندگی را به وجود می آورند. بر این اساس اگر شخصی که دچار رنج های ممکن العلاج شده، نتواند به نحو شایسته ای چرایی وجود این گونه رنج ها در زندگی بشر و رنج کشیدن خویش را تحلیل و تبیین نماید، آنگاه رنج های سهمگین و ممتنع العلاج ظهور و بروز خواهند یافت. این رنج ها نتایجی چون پوچ گرایی، احساس ناامیدی و افسردگی و جبر مطلق، بی معنا انگاری زندگی، خودکشی، کفر و الحاد را در پی دارند.