فلسفه
سیدمجتبی جلالی؛ علی طاهری دهنوی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن میپردازد. از یافتههای پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل ...
بیشتر
موضوع نظام احسن از مباحث مهم فلسفی و کلامی است. اعتقاد به علم، حکمت، قدرت و عدالت خداوند، خلقت نظام احسن را اقتضا دارد. پژوهش حاضر با محوریت تطبیق و بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی و رنه دکارت پیرامون نظام احسن انجام شده که به روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ مسائل آن میپردازد. از یافتههای پژوهش آن است که ملاصدرا به وجود نظام احسن و اکمل اعتقاد داشته و براساس مبانی خود نظیر نظام احسن در عوالم مافوقالطبیعه، عالم طبیعت و مجموع عالم، از اموری نظیر تعلق علم، اراده و رضای حق، حکمت و غایتمندی افعال خدا، فقر ذاتی موجودات و اصالت وجود، در جهت اثبات نظام احسن بهره برده است. دکارت همانند صدرا به وجود نظام احسن اذعان داشته و آن را در تبیینهایی چون کمال عالم خلقت، اجزاء تکاملبخش عالم، انسان جزئی از عالم کبیر، کاملتر بودن جهان با وجود نقص برخی اجزاء و محال بودن صدور کامل از ناقص مورد تأیید و تصدیق خود قرار داده است که از نظر مفهومی و محتوایی با دلایل صدرا مشابه و گاه منطبق است. این درحالیاست که برخلاف صدرا در کلام وی قائلیت به مصداق عینی مشخص برای علت غائی در نظام احسن ملاحظه نمیشود.
ابراهیم نوئی؛ مجتبی جلالی
دوره 9، شماره 17 ، آذر 1396، ، صفحه 119-145
چکیده
قرآن به عنوان وحی آسمانی مشتمل بر موضوعات متعدد است که در مواردی متصدی تبیین امور و گاه در مقام تفصیل امور متشابه از یکدیگر است. نوشتار پیشِ رو رویکرد ملاصدرا در باب قلمرو و جامعیت قرآن را با روشی نقلی - برهانی بررسی کرده و به این نتایج رسیده است: از دیدگاه ملاصدرا، همه امور به نحوی در قرآن مذکور است؛ حال یا صریحاً و یا اینکه مقوّمات، ...
بیشتر
قرآن به عنوان وحی آسمانی مشتمل بر موضوعات متعدد است که در مواردی متصدی تبیین امور و گاه در مقام تفصیل امور متشابه از یکدیگر است. نوشتار پیشِ رو رویکرد ملاصدرا در باب قلمرو و جامعیت قرآن را با روشی نقلی - برهانی بررسی کرده و به این نتایج رسیده است: از دیدگاه ملاصدرا، همه امور به نحوی در قرآن مذکور است؛ حال یا صریحاً و یا اینکه مقوّمات، اسباب، مبادی و غایتش در قرآن آمده است. البته فهم همه علوم قرآن مختص به افرادی است که توفیق مفارقت از تعلقات مادی نصیب آنان شده است. همین ویژگی است که تبیین معارف و علوم قرآنی را متوقف بر وساطت رسول الله و ائمه (ع) می کند. ملاصدرا معتقد است همانطوری که انسانها دارای مراتب وجودی مختلفند، قرآن نیز مشتمل بر مراتب و بواطن متعددی است و مراتب وجودی انسانها در میزان فهم و درکشان از علوم قرآن تأثیر گذار خواهد بود. ملاصدرا در باب جامعیت و قلمرو قرآن، قائل به تفصیل است و قرآن را مشتمل بر دو بخش؛ ظاهر و باطن دانسته است. او در بخش ظاهر قائل به جامعیت اعتدالی و در بخش باطن قائل به نظریه حداکثری است.