فلسفه
محمد امین مومنی؛ عزت الله مولایی نیا؛ محمدکاظم رحمان ستایش
دوره 13، شماره 24 ، فروردین 1400، ، صفحه 8-25
چکیده
یکی از مهمترین رویکردهای تفسیری به ویژه در آیات صفات خبری، رویکرد تأویل است که عموم معتزله و غالب شیعیان بر لزوم آن -البتّه در چارچوب ضوابط و قواعد خاصّ- معتقدند. در جهت مقابل، غالب اهل سنّت از اهل حدیث، سلفیان و بیشتر اشعریمذهبان ظاهرگرایند. در این میان، برخی از متکلّمان شیعی معاصر با ارائۀ نظریّۀ جدیدی که میتوان آن را «ظهور ...
بیشتر
یکی از مهمترین رویکردهای تفسیری به ویژه در آیات صفات خبری، رویکرد تأویل است که عموم معتزله و غالب شیعیان بر لزوم آن -البتّه در چارچوب ضوابط و قواعد خاصّ- معتقدند. در جهت مقابل، غالب اهل سنّت از اهل حدیث، سلفیان و بیشتر اشعریمذهبان ظاهرگرایند. در این میان، برخی از متکلّمان شیعی معاصر با ارائۀ نظریّۀ جدیدی که میتوان آن را «ظهور تصدیقی» نامید، راه سومی را در پیش گرفته و بر این باور هستند که نه جمود بر ظاهر ابتدایی رواست و نه تأویل و تصرّف در آیات بجاست؛ بلکه لازم است با توجّه به قرائن لفظی و معنویِ کلامی و عقلی، کلام را بر همان ظاهر خود حمل کنیم و بدون دستکشیدن از ظاهرِ به دست آمده از معنای جمله، با توجه به قرائن، معنای درست و مقصود حقیقی گوینده را به دست بیاوریم. در این مقاله با روش تحلیلی-انتقادی با تکیه بر منابع کتابخانهای، این نظریّه از این جهت مورد بررسی و نقد قرار گرفتهاست که آیا واقعاً این نظریّه، جدا از نظریۀ تأویل است یا همان است ولی با دو ادبیّات گفتاری. در نهایت، به این نتیجه رسیدهایم که اختلاف این دو نظریّه در برخی مصطلحات تأویل، صوری و به اصطلاح، لفظی است نه واقعی و معنوی.
سیدمحمود طیب حسینی؛ عزت الله مولایی نیا؛ فریده پیشوایی
دوره 11، شماره 21 ، مهر 1398، ، صفحه 177-200
چکیده
در قرن دوم هجری معتزلیان برای مقابله با اهل حدیث و نقلگرایی افراطی به عقلگرایی در دین به ویژه در تفسیر قرآن و حدیث روی آوردند که نتیجه آن پیدایش تفسیر ادبی و تکامل تدریجی آن بود. در مقاله حاضر، برای پاسخ به این پرسش که عقلگرایی در تفسیر، چه نقشی در گرایش مفسران معتزلی به تفسیر ادبی داشته، به روش تحلیلی، جایگاه عقلگرایی در تفسیر ...
بیشتر
در قرن دوم هجری معتزلیان برای مقابله با اهل حدیث و نقلگرایی افراطی به عقلگرایی در دین به ویژه در تفسیر قرآن و حدیث روی آوردند که نتیجه آن پیدایش تفسیر ادبی و تکامل تدریجی آن بود. در مقاله حاضر، برای پاسخ به این پرسش که عقلگرایی در تفسیر، چه نقشی در گرایش مفسران معتزلی به تفسیر ادبی داشته، به روش تحلیلی، جایگاه عقلگرایی در تفسیر و تأثیر آن در پیدایش و گسترش تفسیر ادبی بررسی شده و به طور خاص به مقایسه دیدگاههای عقلگرایانه ابومسلم و زمخشری ـ دو مفسر عقلگرای معتزلی ـ در تفسیرِ برخی آیات با تفسیرِ نقلگرای اهل حدیث و اشاعره پرداخته شده است. حاصل این پژوهش آن است که عقلگرایی معتزله، نقش آشکاری در پیدایش و گسترش تفسیر ادبی داشته و میان این دو رویکرد در تفسیر، تأثیر متقابل وجود دارد. نیز این دو تفسیر ادبی در مواردی فهم ناصحیح از آیات داشتهاند.