یادداشت مدیر اجرایی*
چکیده
در فلسفه اسلامی با تکیه بر معارف اسلامی، اصل تضاد در عالم آفرینش آن هم در نظام عَرضی عالم طبیعت پذیرفته شده است. مدّعای ما این است که عقل و دین مشمول قاعده تضاد نیستند، بلکه متعاضد و با یکدیگر هماهنگند.
اگر در مقام اثبات، تعارضی پیش بیاید، چه باید کرد؟ آیا باید عقل را تخطئه کنیم ...
بیشتر
یادداشت مدیر اجرایی*
چکیده
در فلسفه اسلامی با تکیه بر معارف اسلامی، اصل تضاد در عالم آفرینش آن هم در نظام عَرضی عالم طبیعت پذیرفته شده است. مدّعای ما این است که عقل و دین مشمول قاعده تضاد نیستند، بلکه متعاضد و با یکدیگر هماهنگند.
اگر در مقام اثبات، تعارضی پیش بیاید، چه باید کرد؟ آیا باید عقل را تخطئه کنیم یا به تأویل مسأله دینی روی آوریم و البته نتیجه تخطئه عقل، جمود بر ظواهر دینی است که خطراتی عظیم دارد.
***
*. مهدی بهشتی، کارشناس ارشد فلسفه غرب.
علی الهبداشتی*
چکیده
متکلمان مسلمان درباره حد و مرز عقل بشری در شناخت حقایق فرا طبیعی دین دیدگاههای گوناگون دارند. برخی مانند معتزله به شدت عقل محورند و برخی مانند سلفیه عقل گریز ولی سنت محورند و گروهی دیگر مانند اشاعره که طیف گستردهای از متکلمان را در خود جای دادهاند دو گروهاند که ...
بیشتر
علی الهبداشتی*
چکیده
متکلمان مسلمان درباره حد و مرز عقل بشری در شناخت حقایق فرا طبیعی دین دیدگاههای گوناگون دارند. برخی مانند معتزله به شدت عقل محورند و برخی مانند سلفیه عقل گریز ولی سنت محورند و گروهی دیگر مانند اشاعره که طیف گستردهای از متکلمان را در خود جای دادهاند دو گروهاند که برخی حدود دخالت عقل در فهم حقایق دین را مضیّق و برخی دیگر موسّع میدانند. متکلمان امامیه عقل و نقل را در شناخت این حقایق معتبر میدانند. در این مقاله براساس مستندات متکلمان این سخن برهانی شده است.
***
*. دانشیار دانشگاه قم.
[i].مراد از الهیات در اینجا بالمعنی الاخص یا حقایق فرا طبیعی است که ادیان الهی از آن سخن میگویند.
جایگاه عقل در الهیات[i] از نگاه متکلمان مسلمان
علی الهبداشتی*
چکیده
متکلمان مسلمان درباره حد و مرز عقل بشری در شناخت حقایق فرا طبیعی دین دیدگاههای گوناگون دارند. برخی مانند معتزله به شدت عقل محورند و برخی مانند سلفیه عقل گریز ولی سنت محورند و گروهی دیگر مانند اشاعره که طیف گستردهای از متکلمان را در خود جای دادهاند دو گروهاند که برخی حدود دخالت عقل در فهم حقایق دین را مضیّق و برخی دیگر موسّع میدانند. متکلمان امامیه عقل و نقل را در شناخت این حقایق معتبر میدانند. در این مقاله براساس مستندات متکلمان این سخن برهانی شده است.
واژگان کلیدی: عقل، معتزله، امامیه، اشاعره، سلفیه
***
*. دانشیار دانشگاه قم.
پینوشتها
[i].مراد از الهیات در اینجا بالمعنی الاخص یا حقایق فرا طبیعی است که ادیان الهی از آن سخن میگویند.
احمد بهشتی*
بدون شک، پیامبر اعظم اسوه همه انسانها در همه اعصار و قرون است. به نظر برخی از ناقدان کرسی نظریه پردازی «معجزه انگاری اخلاق نبوی»(نگ: بهشتی، 1389، 22) معجزه بودن اخلاق پیامبر خاتم، با اسوه بودن آن حضرت منافات دارد. در این نوشتار، با توجه به مدارک قرآنی و غیر قرآنی، بر اسوه بودن آن حضرت، به نحو اطلاق و شمول، تأکید کرده ...
بیشتر
احمد بهشتی*
بدون شک، پیامبر اعظم اسوه همه انسانها در همه اعصار و قرون است. به نظر برخی از ناقدان کرسی نظریه پردازی «معجزه انگاری اخلاق نبوی»(نگ: بهشتی، 1389، 22) معجزه بودن اخلاق پیامبر خاتم، با اسوه بودن آن حضرت منافات دارد. در این نوشتار، با توجه به مدارک قرآنی و غیر قرآنی، بر اسوه بودن آن حضرت، به نحو اطلاق و شمول، تأکید کرده و گفته ایم: اولاً اگر اخلاق او معجزه نباشد، ممکن است برخی همتای او یا برتر شوند. در این صورت، پیامبر اعظم اسوه آنها نیست، و این، با اطلاق آیهای که دلالت بر اسوگی آن حضرت دارد، مخالف است. ثانیاً مقام پیامبر اکرم، دون خالق و فوق همه مخلوقات است و بنابراین، همان طوری که اسوه بودن او ضروری است، معجزه بودن اخلاقش هم قطعی است و از راه برهان انّی عدم منافات آنها را کشف میکنیم؛ چرا که اگر منافات داشتند، تکویناً و تشریعاً حکم به اجتماع آنها از سوی خدای حکیم نمیشد. ثالثاً پیامبر اکرم در عالم انسانیت، مَثَل دارد، ولی مِثل ندارد. اسوه بودن آن حضرت اقتضاء میکند که انسانها بکوشند تا مَثَل او شوند، نه مِثل او. اگر اخلاقش معجزه نباشد، ممکن است مِثل او شوند و در این صورت، اسوه آنها نیست.
*. استاد دانشگاه تهران.
محسن حیدری*
ترجمه و نگارش: طاهره بهشتی**
این نوشتار به چند ادعا پاسخ میدهد:
1. شیعه و قرامطه یکی است. تنها اینان بودند که وحدت مسلمانان را خدشهدار کردند و حرمت حج و خانه خدا را شکستند. پاسخ این که اولاً شیعه از قرامطه اعلام برائت میکند. ثانیاً امویان برای سرکوب عبدالله زبیر کعبه را ویران کردند و وهـابیان هـزار حـاجی یمنی ...
بیشتر
محسن حیدری*
ترجمه و نگارش: طاهره بهشتی**
این نوشتار به چند ادعا پاسخ میدهد:
1. شیعه و قرامطه یکی است. تنها اینان بودند که وحدت مسلمانان را خدشهدار کردند و حرمت حج و خانه خدا را شکستند. پاسخ این که اولاً شیعه از قرامطه اعلام برائت میکند. ثانیاً امویان برای سرکوب عبدالله زبیر کعبه را ویران کردند و وهـابیان هـزار حـاجی یمنی را ـ به جز دو تن که فرار کردند ـ به طرز وحشیانهای به قتل رسانیدند و جهیمان را با دوهزار تن که در مسجد الحرام متحصن شده بودند یا کشتند یا دستگیر و سر به نیست کردند. بعلاوه چهارصد حاجی ایرانی را که هیچ جرمی جز سر دادن شعار «الله اکبر» نداشتند به شهادت رساندند.
2. اهداف حج برتر از این است که با برافراشتن پرچم به بهانه برائت از مشرکان به اغراض سیاسی و انحرافی آلوده شود. پیامبر9 و مسلمانان بعد از او چنین کاری نکردهاند. پاسخ این است که برافراشتن پرچم و اعلام برائت از مشرکان در مراسم حج در عصر پیامبر9 واقع شده است.
3. در کشور سعودی کسی قبر نمیپرستد و از اهل قبور حاجت نمیطلبد و بر ضریحی سجده یا قربانی نمیکند. پاسخ این است که شیعیان نیز در سرزمینهای خود چنین کارهایی را نمیکنند، ولی زیارت اهل قبور و توسل به ارواح طیبه اولیای الهی غیر از پرستش و سجده کردن است.
4. در مراسم حج، شعار برائت از مشرکان و به اهتزاز درآوردن پرچمها روا نیست و وهابیت هیچگونه انحراف عقیدتی ندارد و با همه مسلمین برادر است. پاسخ این است که اولاً توحید به معنای نفی استکبار و تسلیم در برابر خدای یگانه است و شعار برائت، بعد سلبی توحید را تحکیم و بعد ایجابی آن را تقویت میکند، و ثانیاً وهابیت، هرگز پرچمدار برادری و حرکت در صراط مستقیم نبوده، بلکه با کشتار مسلمانان حجاز و عراق و یمن و در پیش گرفتن شیوه تکفیر، نه به سنیان رحم کرده و نه به شیعیان.
***
*. آیت الله دکتر محسن حیدری از علماء فرهیخته خوزستان و نماینده مجلس خبرگان رهبری است. او در روز جمعه 18 ذیقعدة الحرام به سال 1430 در مراسم نماز جمعه مسجد نبوی حضور داشته است. آن روز خطیب جمعه شیخ عبدالرحمان حذیفی امام مسجد بوده که با بیان مطالبی انحرافی میکوشد که به طور سربسته شیعیان را به طور اعم و جمهوری اسلامی را به طور اخص محکوم کند. او در خطبههای نماز جمعه مطالبی مطرح میکند که به دور از منطق و عقلانیت و انصاف است. پاسخهای نویسنده جامع و به دور از تعصب و انحراف است.
** . کارشناس ارشد علوم قرآنی.
عین الله خادمی*
از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مسأله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مؤیداتی یافت.
ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سنت توماس ...
بیشتر
عین الله خادمی*
از سقراط و حتی در نزد افلاطون به صورت یک مسأله جدی و واضح فلسفی مطرح نبوده است، گرچه میتوان در آثار آنها، برای این نظریه مؤیداتی یافت.
ارسطو به صورت واضح و جدی نظریه غایت انگاری را مطرح کرده و نظریه او تقریباً بلامنازع تا پایان قرون وسطی به حیات خویش ادامه داده و از سوی فیلسوفان مدرسی به ویژه سنت توماس آکوئینی مورد حمایت جدی قرار گرفت.
بعد از رنسانس فرانسیس بیکن به عنوان پایهگذار علم جدید و دکارت به عنوان مؤسس فلسفه مدرن، گرچه اصل علت غایی را انکار نکردند، اما به صورت بیرحمانهای به نظریه غایت انگاری هجمه آوردند و آن را از ورود به عرصه فیزیک و علوم تجربی منع و به حوزه متافیزیک سوق دادند و حتی کندوکاو متافیزیکی دربارهای این نظریه را بیثمر دانستند.
***
*. دانشیار دانشگاه قم.
زهرا خیراللهی* این نوشتار، درصدد بیان راهکارهای حیاتی دین ونقش آن در سرنوشت فردی واجتماعی انسان است. وهمچنین مکانیزم حساس عقل در قلمرو دین مورد بررسی وتحلیل قرار میگیرد. در بخشی آسیب شناسی عقل ودین مورد تحلیل قرار گرفته و در بخشی دیگر، به رابطه تنگاتنگ آن دو پرداخته شده است. همچنین حجیّت ذاتی عقل ووحی مورد بحث قرار ...
بیشتر
زهرا خیراللهی* این نوشتار، درصدد بیان راهکارهای حیاتی دین ونقش آن در سرنوشت فردی واجتماعی انسان است. وهمچنین مکانیزم حساس عقل در قلمرو دین مورد بررسی وتحلیل قرار میگیرد. در بخشی آسیب شناسی عقل ودین مورد تحلیل قرار گرفته و در بخشی دیگر، به رابطه تنگاتنگ آن دو پرداخته شده است. همچنین حجیّت ذاتی عقل ووحی مورد بحث قرار گرفته و تعهد دینی به عنوان گران سنگ ترین انگیزه در اخلاق ووظایف انسانی معرفی گردیده است. روش انبیاء، بر خلاف گرایشهای افراطی، نه تنها عقل ستیز نیست بلکه از سویی فراعقل و از سوی دیگر مکمل عقل و هماهنگ با فطرت انسانهاست. در پایان مقاله نیز کوشش میشود بین دو رویکرد عقلگرایی و دینگرایی، تنش زدایی نموده و امکان قرابت و نزدیکی آن دو آشکار گردد. *** *. عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، واحد شهریار www.zkheirolahi@yahoo.com.
سید مجتبی موسوی*
این نوشتار با توجه به آیه 60 سوره مؤمن که در آن توصیه به دعا و وعده قطعی استجابت داده شده، با تحلیل دقیق دعا و با عنایت به آیات قرآنی و سنت معصومین، به یک چالش روی میآورد و آن این است که چرا بسیاری از دعاها مستجاب نمیشود؟ مفسران گفتهاند: شرط استجابت دعا وجود مصلحت و پاکی روح است. اگر دعایی مستجاب نمیشود به خاطر فقدان ...
بیشتر
سید مجتبی موسوی*
این نوشتار با توجه به آیه 60 سوره مؤمن که در آن توصیه به دعا و وعده قطعی استجابت داده شده، با تحلیل دقیق دعا و با عنایت به آیات قرآنی و سنت معصومین، به یک چالش روی میآورد و آن این است که چرا بسیاری از دعاها مستجاب نمیشود؟ مفسران گفتهاند: شرط استجابت دعا وجود مصلحت و پاکی روح است. اگر دعایی مستجاب نمیشود به خاطر فقدان یکی از دو شرط یا هر دوی آنهاست. با توجه به اطلاق آیه مورد بحث، نگارنده پاسخ مفسران را کافی ندانسته و خود به پاسخی دقیق تر دست یافته است.
*. پژوهشگر حوزه معارف دینی.