نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج.

چکیده

چگونگی نزول قرآن توسط فرشته وحی بر پیامبر اکرم همواره از دغدغه های متکلّمان و مفسّران بوده است. جستجو برای پاسخ، انگیزه پژوهش حاضر شد تا به روش تحلیلی دیدگاه متکلمان و مفسّران را با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا بررسی کند. براساس این تحقیق دو دیدگاه شایع وجود دارد. طبق دیدگاه نخست گویا پیامبر از عالم ماده فراتر نمی‌رود؛ و جبرئیل در عالم محسوس ظاهر می‌شود و با پیامبر سخن می‌گوید. طبق دیدگاه دوم پیامبر از عالم ناسوت به افق اعلی ارتقاء یافته، وحی را دریافت می‌کند. ملاصدرا برای سیر نزول وحی، چهار منزل قلم ربانی، لوح محفوظ، لوح قدر، و لسان جبرئیل قائل است. وی معتقد به ذو مراتب بودن دریافت وحی است. وی با طرح ابعاد وجودی نبیّ شامل نفس، حسّ مشترک، روح قدسی، روح بشری؛ حرکت نفس در قوس صعود از حسّ به خیال و از خیال به عقل، و در سیر نزول از عقل به خیال و از خیال به حسّ مسأله را تببین می‌کند. به این معنا که نفس نبیّ به کمک حسّ مشترک فرشته وحی را در هر سه مرتبه عقل، خیال و حسّ مشاهده و کلام او را دریافت می‌کند. لذا پیامبر در قوس صعود با روح عقلی خود به عالم قدسی متصل می‌شود و معارف الهیه را دریافت می‌کند. و در سیر نزول، فرشته وحی را در عالم خیال و در عالم محسوس متمثّل می‌کند؛ در نتیجه کلام او را به صورت محسوس مشاهده می‌کند. بنابراین نزول قرآن را هم حسّی و هم عقلی می‌داند.

تازه های تحقیق

نتیجه­گیری

متکلمان و مفسران در خصوص چگونگی نزول وحی و عالمی که جبرئیل در آن عالم وحی را به پیامبر نازل کرده است دو دیدگاه متفاوت دارند. خاستگاه این دو نظریه دو گونه تصویری است که متکلمان متقدم از وحی ارائه کرده‌اند که زرکشی از آن گزارش کرده و تأکید می‌کند که تنزیل به دو صورت انجام می­شد. گاهی پیامبر از صورت بشری­اش به صورت ملائکه منخلع و قرآن را دریافت می‌کرد و گاهی جبرئیل به صورت بشری تمثّل می یافت و پیامبر از ایشان دریافت می‌کرد.

   بر اساس دیدگاه رایج میان علمای علوم قرآنی، جبرئیل قرآن را به صورت دفعی و یکجا ابتدا به آسمان دنیا تنزل داد؛ سپس طی بیست و سه سال به صورت تدریجی بر پیامبر اکرم نازل کرد. گویش رایج این دیدگاه به گونه ای است که گویا قرآن از قبل بصورت مکتوب و با کلماتی که هر یک از جهت بزرگی به اندازه کوه قاف است نوشته شده و در لوح محفوظ جاگذاری شده است. فرشته وحی آن را از لوح محفوظ دریافت می‌کند؛ سپس کوچک سازی کرده به آسمان دنیا تنزّل می‌دهد. آنگاه طیّ بیست و سه سال به تدریج در هر سال بخشی از آن را جداسازی می‌کند و در زمین بر پیامبر نازل می‌کند. گروهی دیگر از متکلمان و مفسران، معتقدند پیامبر اکرم وحی قرآنی را در افقی فراتر از عالم طبیعت دریافت می‌کند. این مسأله مستلزم ارتقا و عروج معنوی و روحانی پیامبر در هنگام دریافت وحی است که قرآن از آن به افق اعلی و افق مبین تعبیر کرده است. بنابر شواهد این گروه نوع دریافت و فهم وحی، همانند دریافت های معمولی انسان ها نیست که از طریق تفهیم و تفاهم مادّی صورت گرفته باشد و نمی‌توان گفت که جبرئیل به مثابه یک انسان رو در روی پیامبر قرار گرفته و وحی را در زمین بر او نازل کرده است؛ بلکه هر دریافت وحی قرآن با نوعی عروج و صعود رسول الله (ص) از عالم ناسوت همراه است که به تعبیر قرآن در افق اعلی صورت پذیرفته و جبرئیل در آن جایگاه، وحی قرآن را به پیامبر آموزش داده است.

   فرضیه مقاله در باره دیدگاه ملاصدرا این بود که وی با گروه دوم هم سو بوده و به نزول غیر حسی قرآن قائل است. این فرضیه اثبات نشد و پژوهش بدست داده است که دیدگاه ملاصدرا منحصر به فرد است و بر دیدگاه نخست و یا دیدگاه دوم منطبق نیست. وی به ذو مراتب بودن دریافت قرآن معتقد است. به این معنا که نفس پیامبر در مرتبه نخست با روح الهی خود به فرشته وحی متصل می‌شود و معارف الهیه را در یک مکالمه حقیقی در عالم برتر دریافت می‌کند. در این مقام پیامبر اکرم به چشم عقلی خویش آیات کبرای الهی را می‌بیند و به گوش عقلی کلام خدا را از روح القدس می‌شنود. در مرتبه بعدی آنگاه که حضرت از آن مقام تنزل می‌کند و به عالم ناسوت فرود می‌آید، نفس شریف ایشان، فرشته وحی و کلام او را در مرتبه پایین تر در قوه خیال و در مرتبه ادنی در قوای حسّی تنزّل می‌دهد. در نتیجه فرشته و کلام او در قوه خیال و در مرتبه پایین تر به صورت محسوس در حسّ شریفش تمثّل می‌یابد و معارف الهیه حقیقیه از باطن آن حضرت به ظهور می‌رسد. از نظر ملاصدرا فرشته وحی از عالم قدسی به عالم ناسوت فرود نمی‌آید که گمان شود یک بار در عالم عقل، یک بار در عالم خیال و یک بار دیگر در عالم حسّ قرآن را به نبیّ نازل می‌کند؛ بلکه این مسأله به انبعاث نفس پیامبر از نشأه غیب به نشأه ظهور بر می‌گردد. ملاصدرا با طرح حسّ مشترک به منزله قوه ای فرا تر از سایر قوا که مشاهده فرشته وحی و دریافت کلام او به واسطه آن حاصل می‌شود مشکل را حلّ می‌کند. لذا در حقیقت، نفس شریف نبیّ با حسّ مشترک در قوس صعود، فرشته را با روح قدسی در ملکوت اعلی مشاهده و کلام او را دریافت می‌کند و در سیر نزول همان را که با روح قدسی اش مشاهده کرده، برای روح بشری اش متمثّل می‌کند و به صورت حسّی مشاهده می‌کند و کلام الهی را از او می‌شنود. بنابراین از نظر ملاصدرا پیامبر در عین اینکه برای دریافت وحی در قوس صعود از عالم ناسوت فاصله می‌گیرد، بصورت کامل از بشریت خلع نمی‌شود و همچنان ارتباط با حواس در او برقرار است.

 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Quran's Being Sent Down to the Prophet by the Angel of Revelation: an investigation and explaining focusing on the views of Mullah Sadra

نویسنده [English]

  • Abdolmajid Talebtash

Associate Professor of Quranic and Hadith Sciences at the Islamic Azad University, Karaj Branch

چکیده [English]

The way that the angel of revelation has sent down Quran to the prophet has always been an important problem for thinking among theologians and Quran commentators. Finding an appropriate answer for this problem motivated the researcher to study the views of both theologians and commentators focusing on the views of Mullah Sadra developing an analytical method. According to the first view,  the Prophet does not go beyond the material world, but Gabriel appears in the material world and speaks to the Prophet, but according to the second view, the Prophet goes up from the “Nasout”(the ordinary material world) to “Ofogh A’ala”(highest horizon) and receives the revelation. Mullah Sadra considers four stations for the revelation’s process: “Qalam-i-Rabbani”(The Lord pen), “Lo’h-i-Ma’hfooz”(the protected tablet), “Lo’h-i-Qadar”(the tablet of fate) and “Lesan-i-Gebraeel” (the tongue of Gabriel). He believes that receiving the revelation has different stages. He explains the issue by expressing the existential dimensions of the Prophet, i.e. “self”, common sense, holy spirit, the human spirit, the movement of the self in the ascending arc(from the senses to the imagination and from imagination to the intellect) and in descending arc (from the intellect to the imagination and from imagination to the sense). He means that the self of the Prophet, assisted by the common sense, observes the angel of revelation and receives his word in all of the three stages of intellect, imagination and senses. Thus, in the ascending arc, the Prophet contacts the sacred world with his intellectual soul and receives the Divine knowledge, and in the descending arc, he causes the angel of revelation to appear in the both worlds of imagination and the senses.
Therefore, he believes that Quran's revelation is both sensory and intellectual.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Quran's sending down
  • angel of revelation
  • Prophet Mohammad
  • the world of angles
  • tangible world
  1. قرآن مجید

    1. آلوسی، سید محمود، (1415ق)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه.
    2. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، (1408ق)، المقدمه، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
    3. همدانی،اسحاق بن محمد ، (1383)، سیرت رسول الله، ترجمه سیره ابن هشام، تهران: نشر مرکز.
    4. ابوالفتوح رازى، حسین بن على ، (1408ق)،  روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوى، مشهد مقدس، بنیاد پژوهشهاى اسلامى.
    5. بغوى، حسین بن مسعود، (1420ق)،  تفسیر البغوى المسمى معالم التنزیل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
    6. چمن پیما، سکینه و همکاران ، (1397)، وحی قرآنی و پدیدار شناسی وحی بر اساس نظریه رؤیای رسولانه، دو فصلنامه مطالعات تارخی قرآن و حدیث، شماره 64، تهران، پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی.
    7. حامد ابوزید، نصر ، (1380). معنای متن، ترجمه مرتضی کریمی نیا. تهران، انتشارات طرح نو.
    8. حقی بروسوی، اسماعیل، ( بی تا )،تفسیر روح البیان، بیروت، دار الفکر.
    9. خمینی، روح الله ، ( 1390ق )، آداب الصلوه، تهران،مؤسسه تنظیم و  نشر آثار امام خمینی.

    10. _________________، (1392)، تقریرات فلسفه، گردآوری سید عبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

    11. زرکشی، محمد بن عبدالله، ( 1391ق )، البرهان فی علوم القرآن، بیروت، منشورات المکتبه العصریه.

    12. سورآبادی، ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری، ، (1380)، تفسیر سورآبادی، تهران، فرهنگ نشر نو.

    13. سیوطی، جلال الدین، ( 1363 )،  الاتقان فی علوم القرآن، تهران، انتشارات امیر کبیر.

    14. صبحی صالح ، (1361)، مباحثی در علوم قرآن، ترجمه لسانی فشارکی، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.

    15. ملاصدرا، محمد، (1389)،اسرار الآیات و انوار البینات، تصحیح محمد علی جاودان، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا.

    16. _______________، (1361الف)، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار.

    17. _______________، (1361ب)، رساله سه اصل، تهران، انتشارات مولی.

    18. _______________، (1360)،  الشواهد الرّبوبیّه، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.

    19. _______________، (1341)، عرشیه، تصحیح غلامحسین آهنی، تهران، انتشارات مولی.

    20. _______________، (1364)، المظاهر الالهیه، ترجمه سیر حمید طبیبیان، تهران، چاپخانه سپهر.

    21. _______________، (1366)، عرفان و عارف نمایان، ترجمه محسن بیدار فر، تهران، انتشارات الزهراء.

    22. _______________، (1363)، مفاتیح الغیب، تحقیق محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

    23. _______________، (1368)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، قم، مکتبه مصطفی.

    24. طباطبایی، سید محمد حسین، (1402ق)، المیزان فی تفسیر القرآن‏، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.

    25. طبرسى، فضل بن حسن، (1372ش)،  مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو.

    26. طبرى، محمد بن جریر، (1412ق)،  جامع البیان فى تفسیر القرآن (تفسیر الطبرى)، بیروت، دار المعرفة.

    27. فخر رازى، محمد بن عمر، (1420ق)،  التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.

    28. عمیق، محسن، (1389)، وحی شناسی ملاصدرا، فصلنامه آینه معرفت، شماره 23، تهران، دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی.

    29. فیض کاشانی، ملا محسن، (1389)، سرا پرده اسرار، ترجمه رضا جلیلی، تهران، انتشارات مستجار.

    30. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، (02000م)، لطائف الاشارات، مصر، الهیئه المصریه العامه للکتاب.

    31. قمى، على بن ابراهیم، (1363ش)،  تفسیر القمی، قم، دار الکتاب.

    32. کاشفی، حسین بن علی، ( بی تا)، مواهب علیه، سراوان، کتابفروشی نور.

    33. کلانتری، ابراهیم، (1396)، وحی قرآنی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

    34. میبدی، ابوالفضل، (1371)، کشف الاسرار و عده الابرار، تهران، انتشارات امیر کبیر.

    35. نخجوانی شیخ علوان، نعمه‏الله بن محمود ، ( 1999م)، الفواتح الإلهیة و المفاتح الغیبیة: الموضحة للکلم القرآنیة و الحکم الفرقانیة، قاهره، دار رکابی للنشر.

    واحدى، على بن احمد، (1415ق)،  الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز (واحدى)، بیروت، دار القلم