چکیده
فیلسوفان در تفسیر نحوه پیدایش عالم از دیرباز به این باور رسیدهاند که از یک امر واحد و بسیط به معنای واقعی، جز یک چیز پدید نمیآید؛ زیرا صدور کثرت از یک مصدر بسیط، مستلزم تعدد جهات و نشانه ترکیب در ذات آن خواهد بود که با وحدانیت و بساطت خالق جهان منافات دارد. این یکی از مهمترین دلایل فلاسفه بر اثبات قاعده الواحد است که با عنوان ...
بیشتر
چکیده
فیلسوفان در تفسیر نحوه پیدایش عالم از دیرباز به این باور رسیدهاند که از یک امر واحد و بسیط به معنای واقعی، جز یک چیز پدید نمیآید؛ زیرا صدور کثرت از یک مصدر بسیط، مستلزم تعدد جهات و نشانه ترکیب در ذات آن خواهد بود که با وحدانیت و بساطت خالق جهان منافات دارد. این یکی از مهمترین دلایل فلاسفه بر اثبات قاعده الواحد است که با عنوان «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» بیان میشود. برخی از متکلمین مانند غزالی و فخررازی، مفاد این قاعده را موجب محدودیت در قدرت خداوند دانستهاند که میتواند با کفر برابری کند؛ زیرا براهین دیگری حاکی از قدرت نامحدود و مطلق خداوند است. به همین جهت آنان تلاش کردهاند ادله فلاسفه را مخدوش سازند. اما فلاسفه معتقدند این مسئله حاصل برهان است و در عین حال با قدرت مطلق خداوند ناسازگار نمیخوانند؛ زیرا مطابق اصل علیت و سنخیت، تمام موجودات با واسطه یا بی واسطه به ذات حق منتسب میشوند. به نظر میرسد با عنایت به مباحثی مانند بسیط الحقیقه و فقر وجودی ممکنات، و همچنین تعیین مصداق حقیقی صادر اول، ناسازگاری قاعده الواحد با قدرت الهی که مورد ادعای متکلمین است، قابل رفع باشد.
*. اعبدالعلی شکر*ستادیار دانشگاه شیراز alishokr67@gmail.com
عبدالعلی شکر*
علیرضا فارسینژاد**
تاریخ مدون نشان میدهد که از دوره یونان باستان دغدغه اصلی دانشمندان کشف اولین موجودی بود که پا به عرصه هستی نهاده است. ذهن محسوسنگر آن دوره، عناصری مادی همانند آب، آتش، هوا و مانند آن را در این جایگاه میدید. در دوره اسلامی فیلسوفان مشایی با استعانت از قواعد فلسفی، مانند قاعده الواحد ...
بیشتر
عبدالعلی شکر*
علیرضا فارسینژاد**
تاریخ مدون نشان میدهد که از دوره یونان باستان دغدغه اصلی دانشمندان کشف اولین موجودی بود که پا به عرصه هستی نهاده است. ذهن محسوسنگر آن دوره، عناصری مادی همانند آب، آتش، هوا و مانند آن را در این جایگاه میدید. در دوره اسلامی فیلسوفان مشایی با استعانت از قواعد فلسفی، مانند قاعده الواحد و امکان اشرف به این نتیجه رسیدند که عقل، تنها گوهری است که به حکم این دو قاعده، شرایط لازم را برای این جایگاه دارد؛ زیرا واحد، بسیط و اشرف است. از طرفی عرفای مسلمان بر وجود منبسط و حقیقت محمدی تاکید کردند. این در حالی است که قرآن به اولین مخلوق تصریح نداشته و روایات هم با تعابیری چون عقل، نور، روح و قلم به اولین مخلوق اشاره دارند. بررسیها نشان میدهد که این تعابیر با آنچه حکما و عرفا بیان کردهاند مانعة الجمع و ناسازگار نیست، بلکه همه آنها جلوههای مختلف از یک چیز را نشان میدهند. همانگونه که از ذات بسیط احدیت، اسماء و صفات زیادی انتزاع میشوند، اولین جلوه او نیز چنین حالتی دارد. مقاله حاضر در صدد نشان دادن سازگاری دستآوردهای عقلی و منقولات دینی در مسئله صادر اول است.
***
* استادیار دانشگاه شیراز alishokr67@gmail.com
** استادیار دانشگاه شیراز ali_farsinezhad@yahoo.com