کامران اویسی؛ سید رضا مودب
دوره 10، شماره 19 ، مهر 1397، ، صفحه 89-110
چکیده
کاربستهای عقل تفسیری با تأکید بر محدوده آنعقل از مباحثی است که حکما انواع مختلفی از آن را تعریف نموده به گونهای که برخی از آنها اشتراک لفظی و بعضی دیگر اشتراک معنوی و تشکیک در مراتب دارند. عقل در یک نگاهوجود شناختی دارای دو اصطلاح میباشد یکی جوهری مجرد و دیگری قوه مُدرِکه؛ که دومی در تفسیر استفاده می شود؛ کاربرد عقل در تفسیر ...
بیشتر
کاربستهای عقل تفسیری با تأکید بر محدوده آنعقل از مباحثی است که حکما انواع مختلفی از آن را تعریف نموده به گونهای که برخی از آنها اشتراک لفظی و بعضی دیگر اشتراک معنوی و تشکیک در مراتب دارند. عقل در یک نگاهوجود شناختی دارای دو اصطلاح میباشد یکی جوهری مجرد و دیگری قوه مُدرِکه؛ که دومی در تفسیر استفاده می شود؛ کاربرد عقل در تفسیر در یک نگاه کلینگر بر اساس نگاه به منابع اربعه اجتهاد و بهرهگیری از تعقل به دو قسم منبعیو ابزاری منقسم میگردد. عقل منبعی،به بدیهی و برهانی تقسیم میشود. عقل بدیهی، مبادی تصدیقی مانند فوقیت آسمان است که در سرشت بشر نهادینه شده و عقل برهانی، عقلی است که با کنارهم گذاشتن مقدمهها، نتیجهگیری میکند که در صورت اثبات نمودن ملازمه بین حکم عقل و شرع، جزء ملازمات عقلیه می باشد؛ خواه مستقلات عقلیه مانند حسن و قبح عقلی؛ خواه غیر مستقلات عقلیه مانند بحث اجتماع امر و نهی و دلالت نهی بر فساد.؛ اما عقل برهانی غیرمثبت ملازمه بین حکم عقل و شرع که هدفش فقط تشکیل قیاس و برهان و نتیجهگیری است به عقل قیاسی مشهور است. نوع دوم عقل، ابزاری و مصباحی تمامی قرائن را از منابع دیگر تفسیر اخذ می کند، به نتیجه گیری می پردازد. در تفسیر عقلی اجتهادی، سعی بر این است تا از عقل قطعی، صحیح فطری، خالی از موهومات استفاده شود. مهمترین و پرکاربردترین نقش عقل، عقل ابزاری است.