هیچ فیلسوفی از اندیشیدن دربارهی خدا فارغ نبوده است. خواه خدا را بپرستد یا الحاد بورزد. اهمیت و صعوبت مسایل خداشناسی به علت عظمت و علو مکانت و مرتبه خداوند فلاسفهی مسلمان را واداشته تا به قصور عقل اذعان کنند. آنچه ایشان - به ویژه از روزگار ملاصدرا و پس از وی توسط اتباع حکمت متعالیه تا زمان ما- درحیطهی خداشناسی آوردهاند، وامدار ...
بیشتر
هیچ فیلسوفی از اندیشیدن دربارهی خدا فارغ نبوده است. خواه خدا را بپرستد یا الحاد بورزد. اهمیت و صعوبت مسایل خداشناسی به علت عظمت و علو مکانت و مرتبه خداوند فلاسفهی مسلمان را واداشته تا به قصور عقل اذعان کنند. آنچه ایشان - به ویژه از روزگار ملاصدرا و پس از وی توسط اتباع حکمت متعالیه تا زمان ما- درحیطهی خداشناسی آوردهاند، وامدار برخی کلمات و سخنان شامخ حضرت علی 7 است.
از جمله مباحثی که در بخش الهیات بالمعنیالاخص تنها به مدد آموزههای نهج البلاغه تا حدودی روشنی یافته عبارت است از مراتب توحید حقیقی و ناب، امکان معرفت خداوند، مراتب معرفت انسان به حق تعالی، نحوه اتصاف خدا به اوصاف کمالیه، مسألهی کلام (تکلم) الهی، مسألهی اراده الهی و قضا و قدر. به نظر میرسد تأملات عقلی و فلسفی حکمای الهی همراه با بهرهمندی و تأثر از کلمات آن حضرت7 توانسته است نتایج خردپسندی را به ارمغان آورد.