فلسفه
مرضیه تیموری؛ عباس بخشنده بالی
دوره 14، شماره 26 ، فروردین 1401
چکیده
یکی از مشکلات انسان مدرن، «ازخودبیگانگی» است. این بیماری شناختی، شامل تمامی دردهای فردی و اجتماعی انسان میشود. راهکارهای اندیشمندان غربی، تکیه بر ابزار حس و تجربه دارد و بر اثر ضعف موجود در منابع شناختی، کارساز واقع نشده است. ابنعربی تنها راه رهایی را درک معرفت شهودی و ورود به مسیر سلوک عرفانی میداند. از نظر او استفاده ...
بیشتر
یکی از مشکلات انسان مدرن، «ازخودبیگانگی» است. این بیماری شناختی، شامل تمامی دردهای فردی و اجتماعی انسان میشود. راهکارهای اندیشمندان غربی، تکیه بر ابزار حس و تجربه دارد و بر اثر ضعف موجود در منابع شناختی، کارساز واقع نشده است. ابنعربی تنها راه رهایی را درک معرفت شهودی و ورود به مسیر سلوک عرفانی میداند. از نظر او استفاده از عقل و حس به جای شهود، انسان را به مادیات و محسوسات محدود مینماید و از توجه به ملکوت غافل ساخته و از اصل سلوک جلوگیری میکند که نتیجهی آن بیگانگی انسان از خودِ حقیقی خویشتن است. چنین انسانی در عرفان ابنعربی، انسان الحیوان نامیده میشود. در این مسیر باید به زدودن حجابهای ظلمانی پرداخت و تلاش نمود با ریاضتها و عبادهای خالصانه، تاریکیهای دل را به روشنایی تبدیل کرد. لذا در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش شده تلاش گردید سیری معرفتی از «انسان الحیوان» به «انسان کامل» که همان خروج از ازخودبیگانگی است ترسیم شود.
فلسفه
عباس بخشنده بالی
دوره 12، شماره 22 ، فروردین 1399، ، صفحه 129-142
چکیده
یکی از مهم ترین ویژگی های متمایز کننده انسان از دیگر انواع مخلوقات، خردورزی است. در موارد متعدد این ویژگی که در انسان وجود دارد دچار آسیب های جدی شده و کارایی خود را برای شکل دهی جهان بینی صحیح از دست می دهد. چنین انسانی نمی تواند در راستای خودشکوفایی مناسب و مورد تایید ادیان آسمانی برنامه ریزی کرده و گام بردارد. بنابراین، شناخت عوامل ...
بیشتر
یکی از مهم ترین ویژگی های متمایز کننده انسان از دیگر انواع مخلوقات، خردورزی است. در موارد متعدد این ویژگی که در انسان وجود دارد دچار آسیب های جدی شده و کارایی خود را برای شکل دهی جهان بینی صحیح از دست می دهد. چنین انسانی نمی تواند در راستای خودشکوفایی مناسب و مورد تایید ادیان آسمانی برنامه ریزی کرده و گام بردارد. بنابراین، شناخت عوامل آسیب زا در خردورزی از اهمیت و ضرورت برخوردار می باشد. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی در پی واکاوی گزاره های کتاب شریف نهج البلاغه درباره عوامل آسیب زا در عقل می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است برخی عوامل فردی مانند تاثیرات منفی هوای نفس، شیطان و جذب جهان مادی می تواند در محدودسازی عقل تاثیرگذار باشد. و عوامل اجتماعی مانند عوام زدگی، همنشینی با انسان های نامناسب و انحرافات اجتماعی نیز در این آسیب اهمیت دارند. در نتیجه با برداشتن موانع خردورزی می توان مسیری متعالی در دنیا و آخرت را برنامه ریزی و اجرا نمود.
عباس بخشنده بالی؛ عبدالرحمن باقرزاده؛ مهران رضایی
دوره 10، شماره 19 ، مهر 1397، ، صفحه 161-187
چکیده
زمانی که فلسفه غرب در عصر ظلمت به سر می برد، برخی فیلسوفان مسلمان با درک عمیق فلسفه و به کارگیری آن در حوزه اسلامی به نوآوریهایی دست یافتند. علاوه بر این، توانستند بر اندیشمندان ادیان مختلف نیز تاثیرگذار باشند. ابنسینا و ابنرشد را می توان نمونه آشکاری برای تأثیرات مختلف در حوزه یهودیت به حساب آورد. این پژوهش که با شیوه توصیفی-تحلیلى ...
بیشتر
زمانی که فلسفه غرب در عصر ظلمت به سر می برد، برخی فیلسوفان مسلمان با درک عمیق فلسفه و به کارگیری آن در حوزه اسلامی به نوآوریهایی دست یافتند. علاوه بر این، توانستند بر اندیشمندان ادیان مختلف نیز تاثیرگذار باشند. ابنسینا و ابنرشد را می توان نمونه آشکاری برای تأثیرات مختلف در حوزه یهودیت به حساب آورد. این پژوهش که با شیوه توصیفی-تحلیلى نگارش یافته به واکاوى دیدگاههایابنسینا و ابنرشد درباره خردورزی در اصول و آموزه های دینی پرداخته و تأثیر آنها را بر ابنمیمون یهودی مورد واکاوی قرار میدهد. ابنسینا به عنوان فیلسوفی عقلگرا توانست مبانی دین را به روش عقلی اثبات نماید و علاوه بر این، ابنرشد به مواردی جزئیتری مانند تأویل نیز پرداخت. در نتیجه، هر یک از ابنسینا و ابنرشد توانستند بر یهودیت به ویژه ابنمیمون در ارتباط میان عقل و دین تأثیرگذار باشند.
عباس بخشنده بالی
دوره 8، شماره 15 ، مهر 1395، ، صفحه 7-28
چکیده
ابوالولید محمدبن احمدبن رشد معروف به ابنرشد یکی از معروف ترین مفسران آثار ارسطو در اندلس قرون وسطی می باشد. وی بر خلاف برخی اندیشمندان مسلمان که خردورزی در متون دینی را نادرست میدانستند، به دلایلی از آیات و روایات توجه می دهد که نه تنها خردورزی در متون دینی نادرست نیست بلکه از نگاه دین ضروری است. از سویی دیگر، توماس آکویناس در حوزه ...
بیشتر
ابوالولید محمدبن احمدبن رشد معروف به ابنرشد یکی از معروف ترین مفسران آثار ارسطو در اندلس قرون وسطی می باشد. وی بر خلاف برخی اندیشمندان مسلمان که خردورزی در متون دینی را نادرست میدانستند، به دلایلی از آیات و روایات توجه می دهد که نه تنها خردورزی در متون دینی نادرست نیست بلکه از نگاه دین ضروری است. از سویی دیگر، توماس آکویناس در حوزه مسیحیت با ارائه ی مبانی مختلف، به خردورزی در متون دینی خود پرداخته و اندیشمند دینی را کسی می داند که اندیشه و استدلال را در آن متون به کار می گیرد. این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی در پی واکاوی دیدگاه هر یک از ابن رشد و آکویناس درباره خردورزی در متون دینی بوده و به این نتیجه می رسد که آکویناس به واسطه ی استادش یعنی آلبرت کبیر از آثار ابن رشد مسلمان استفاده نموده و آن را واسطه ای برای فهم بهتر آثار ارسطو قرار داد.