نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

 
هیأت تحریریه
بدون شک، پیامبر خاتم9 خیرالناس و خیرالبشر و سید و سالار همه انبیاء و رسولان است. آیا بعد از آن حضرت کسی به چنان مقامی رسیده یا نرسیده، و اگر رسیده، کیست؟ مأمون الرشید عباسی مجلس مناظره‌ای با جمعی از محدثان و متکلمان برگزار کرد و با آن‌ها به گفتگو نشست. آن‌ها ابوبکر را خیرالبشر می‌شناختند و مأمون امام علی را  این نوشتار، بخشی از آن مناظره طولانی را که بر محور آیه غار است، مورد نقد و بررسی قرار داده و استدلالات مأمون را محکم دانسته و توضیحاتی نیز بر آن افزوده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Who is the best human

چکیده [English]

 
 
Editorial board
Abstract
Undoubtedly, the final prophet is the best person and lord of all the prophets and apostles. If anybody has attained such position after him or not, and if he has attained, who is he? Mamoon al-Rashid-e Abbasi established a debate gathering consists of some the Kâlam authorities and the narrators and he conversed with them. They have recognized Abubakr as the best human and Mâmoon did Imam Ali (A). This writing, has criticed and studied a part of that long debate, that it is on the base of the verse of the cave, and it also believes Mâmoon’s reasoning that it is decisive and has added some comments to it.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • The best human
  • Mâmoon al-Rashid
  • The narrators
  • The Kâlam authorities
  • Imam Ali
  • Abubakr

نتیجه

از آن جا که اعتقاد به افضل بودن امام علی7 بعد از مقام نبوت ختمیه از پشتوانه استدلالی محکم و براهینی مستحکم برخوردار است، و اعتقاد به افضل بودن ابوبکر بعد از آن مقام والا از حمایت ادله محکمی برخوردار نیست، سعی شد که با استناد به مناظره مأمون با متکلمان و محدثان معاصرش، از نکات ظریفی که در آیه غار مطرح است و ممکن است به خاطر ساده اندیشی از آن‌ها استفاده‌های غلط بشود، استفاده‌هایی کنیم که از خطر تفسیر به رأی و دور ماندن از معارف قرآنی مصونیت بخشد. در این جا - هر چند در لابه‌لای مباحث و گفتگوها افضل بودن، بلکه خیرالبشر بودن امام علی7 به ثبوت رسیده است - برای تکمیل بحث، به ذکر شواهدی دیگر بر مدّعا می‌پردازیم.

در تاریخ خطیب بغدادی، کنوز‌الحقایق و کنزالاعمال، از قول پیامبر اعظم9 آمده است که: امام علی7 خیرالبشر است. هر کس تصدیق نکند، کافر است[i] (امینی، 1428ق: 254).

و نیز در منبع اول و سوم از منابع فوق آمده است که: هر کس علی را خیرالناس نداند، کافر است[ii] (همان).

عایشه می‌گفت: به خدا هیچ کس را نزد پیامبر خدا محبوب‌تر از علی و فاطمه ندیدم[iii] (همان).

درست است که از امام علی7 در روایاتی که اشاره شد به عنوان خیرالبشر یا خیرالناس یاد شده، ولی پیامبر خاتم9 را باید استثنا کرد.

امام علی7 در برابر پیامبر اعظم9 شاگرد و متربی است. او می‌فرمود: «من همواره پیامبر را دنبال می‌کردم، همانگونه که فرزند، مادر را دنبال می‌کند. او هر روز پرچمی از اخلاق نیکویش برایم برمی‌افراشت، و به من دستور می‌داد که به آن تأسی جویم. او هر ساله مدتی در غار حراء به عبادت مشغول می‌شد و تنها من او را می‌دیدم»[iv] (نهج‌البلاغه دشتی، خطبه192).

پیامبر خدا9 می‌فرمود: «أَنَا أدیبُ اللهِ و علیٌّ أَدیبی» من ادب‌شده خدا و علی ادب‌شده من است (مجلسی، بی‌تا: ج16، ص231).

شخصی فکر می‌کرد که این انسانی که پیامبر اکرم9 گاهی او را خیرالبشر و گاهی او را خیرالناس معرفی کرده، دارای منصب نبوت است؛ از این رو از وی پرسید: آیا تو پیامبری؟! فرمود: «نه، من بنده‌ای از بندگان یا غلامی از غلامان حضرت محمد9 می‌باشم»[v] (مجلسی، بی‌تا: ج3، ص283). آری، او نزد پیامبر خاتم9 جایگاهی دارد شبیه جایگاه هارون نزد موسی، ولی پیامبر نیست[vi] (قمی، 1355ق: ج2، ص583).



[i]. علی خیرالبشر فمن أبی فقد کفر.

[ii]. من لم یقل علی خیرالناس فقد کفر.

[iii]. و الله ما رأیت أحدا أحب إلی رسول الله من علی و لا فی الأرض امرأة کانت أحب إلیه من إمرأته.

[iv]. و لقد کنت أتّبعه اتّباع الفصیل أثر أمّه، یرفع لی فی کل یوم من أخلاقه علما و یأمرنی بالإقتداء به و لقد کان یجاور فی کل سنة بحراء فأراه و لا یراه غیری.

[v]. إنما أنا عبد من عبید محمد9.

[vi]. منزلته منّی منزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبی بعدی.

 

  1. - قرآن مجید

    1. نهج‌البلاغه
    2. ابن سینا.(1404ق). الشفاء. الإلهیات. تحقیق الأب قنواتی و سعید زاید. قم: مکتبة آیةالله مرعشی نجفی
    3. ـــــــ . (1404ق). الشفاء. المنطق. جلد3. قم: مکتبة آیةالله مرعشی نجفی
    4. ـــــــ . (1383ش). در حقیقت... و تسلسل اسباب و مسببات. تصحیح دکتر عمید. دانشگاه بوعلی ‌سینا
    5. امینی، علامه. (1428ق). گزیده‌ای جامع از الغدیر. تلخیص و ترجمه محمد حسن شفیعی شاهرودی. چاپ اول. مؤسسه میراث نبوت.
    6. الجیلانی، علی‌بن فضل‌الله. (1372ق). توفیق التطبیق فی إثبات أن الشیخ‌الرئیس من الإمامیة الاثنا عشریة. تحقیق محمدمصطفی حلمی. چاپ اول. دار لإحیاء الکتب العربیة، عیسی البابی و شرکاه.
    7. حلی، علامه. (بی‌تا). کشف‌المراد فی شرح تجریدالاعتقاد. قم: مکتبة مصطفوی
    8. دینوری، ابن‌قتبته (1388ق). الامامة و السیاسة (المعروف بتاریخ الخلفاء). قاهره: مکتبة و مطبعه مصطفی البابی
    9. رازی، امام‌فخر (1407ق). المطالب العالیة. تحقیق سقا. بیروت: دارالکتاب‌العربی
    10. ـــــــــــــ . (1413ق). التفسیر الکبیر. چاپ چهارم. مکتب‌الأعلام‌الإسلامی
    11. صدرالمتألهین. (1346ق). الشواهدالربوبیة. تصحیح آشتیانی. دانشگاه مشهد
    12. طباطبائی، محمدحسین. (1389ق). المیزان فی تفسیر القرآن. ج1. تهران: دارالکتب‌الاسلامیة
    13. ـــــــــــــــــــ . (1391ق). المیزان فی تفسیر القرآن. ج19. تهران: دارالکتب الإسلامیة
    14. طبرسی، فضل‌بن‌‌حسن. (1412ق). تفسیر جوامع الجامع. تصحیح ابوالقاسم گرجی. چاپ سوم. دانشگاه تهران و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
    15. --------------. (بی‌تا). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تصحیح رسولی محلاتی. تهران: مکتبة العلمیة الإسلامیة
    16. غزالی، امام محمد. (1361ش). کیمیای سعادت. مرکز انتشارات علمی و فرهنگی
    17. فیض کاشانی، ملامحسن. (1402ق). تفسیر الصافی. ج2. چاپ دوم. بیروت: مؤسسه اعلمی
    18. ـــــــــــــــــــــ . (1383ق). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء. چاپ دوم. دفتر انتشارات اسلامی
    19. قمی، عباس. (1373ق). تتمة المنتهی فی وقایع الخلفاء. تصحیح علی محدث‌زاده. چاپ دوم. تهران: کتابفروشی مرکزی
    20. ــــــــــ. (1371ق). منتهی الآمال. تهران: کتابفروشی اسلامیه
    21. ــــــــــ. (1355ق). سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار. چاپ نجف اشرف
    22. ماوردی شافعی و ابویعلی حنبلی. (بی‌تا). الاحکام السلطانیة. قم: دفتر تبلیغات اسلامی
    23. مجلسی، محمدباقر. (1385ق). بحارالانوار. ج49و3و16(بی‌تا). تهران: مکتبه اسلامیه
    24. مشهدی، میرزامحمد. (1407ق). تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب. ج1وج10 (1413ق). چاپ اول. قم: مؤسسه انتشارات اسلامی