نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
مهدی بهشتی[1]
ابن سینا در اواخر الاهیات شفا برهانی بر ضرورت وجود نبی اقامه میکند که مبتنی بر نیاز انسانها به قانون در زندگی اجتماعی شان است. حال با توجه به مقدمه این برهان ممکن است این اشکال مطرح گردد که او با ابتناء آن بر نیاز انسانها در حیات دنیوی به قانون و در نتیجه قانون گذار، به شائبه سکولاریزه یا عرفی کردن دین دامن زده است.
برای پاسخ به این مسئله، ابتدا با بیان مقدماتی به شرح دقیق معنا و مفهوم عرفی کردن دین میپردازیم و سپس با بیان لوازم آن که تغییر یا تعطیل احکام شرع در جهت هماهنگی با دنیای مدرن است، نشان میدهیم که نه تنها در این برهان بلکه در موارد مشابهی همچون حضور عرف در فقه یا بنیان دنیوی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا نیز عناصر ضروری سکولاریزاسیون دین حضور ندارد.
[1]. دانشجوی دکتری فلسفه غرب ـ دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد علوم و تحقیقات تهران mbeheshti92@yahoo.com
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Study of Avicenna’s argument on the necessity of prophecy Considering the problem of secularization
چکیده [English]
Mahdi Beheshti[1]
Avicenna in the end of the theology of Shifa, has adduced an argument on necessity of prophecy that based on people need to law in their social life. It’s possible, somebody objects that his argument is in direction of secularize religion.
For respond to this issue, after express some rudiments, we explain exactly concept and meaning of secularization and then with represent its requisites that are conversion or suspension of religious laws, show that not only in this argument but in similar cases as common usage in fiqh (religious jurisprudence) and worldly basis of cosmological argument in proving of God don’t present necessary elements of secularization of religion.
[1]. Ph.D student, Islamic Azad University, Tehran, Iran mbeheshti92@yahoo.com
کلیدواژهها [English]
- Avicenna
- necessity of prophecy argument
- Secularization
نتیجه
حال سخن بدین نکته رو میکند که آیا میتوان در تأملات دینی، هر قیاس و برهانی که نقطه عزیمت خویش را دنیای مادی قرار میدهد، هم مسلک با جریان سکولار در جهان مدرن دانست؟ قدر مسلّم، پاسخ منفی است چرا که عرفی کردن دین به معنای امروزی آن، لوازم و تبعاتی دارد که در موارد مذکور تحقق پیدا نکردهاند.
در توضیح لوازم و تبعات سکولاریزه کردن دین، به عنوان نمونه میتوان به تساوی حقوق زن و مرد در جهان مدرن اشاره کرد.
در ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) آمده است: «مرد و زن در ازدواج، در مدت زناشویی و در فسخ آن از حقوق مساوی برخوردارند». یا در ماده سوم میثاق بین المللی حقوق مدنی سیاسی مصوب 1966 آمده: «دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که تساوی حقوق زنان و مردان را در استفاده از حقوق مدنی و سیاسی پیش بینی شده در این میثاق تأمین کنند و در ماده بیست و سوم آن آمده: «دولتهای طرف این میثاق تدابیر مقتضی به منظور تأمین تساوی حقوق و مسؤولیتهای زوجین در مورد ازدواج در مدت زوجیت و هنگام انحلال آن اتخاذ خواهند کرد». همچنین در ماده اول اعلامیه جهانی رفع تبعیض از زن مصوب 1975 مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصریح شده است: «تبعیضاتی که متکی به جنسیت باشد و بالنتیجه مانع برقراری حقوق متساوی برای زنان و مردان گردد و یا این تساوی را محدود کند، امری است غیر عادلانه و تجاوزی است که به حریم شأن و مقام انسانیت وارد میشود.» (کدیور: 1386: 98 ـ 97) در اسلام در عین اذعان به تساوی و برابری زن و مرد، با توجه به تفاوتهای روحی و جسمی آن ها، حقوق متفاوتی برای ایشان در نظر گرفته شده است و از این لحاظ میان احکام اسلام و موادی از اعلامیههای جهانی حقوق بشر تعارض وجود دارد. یک متفکر سکولار در برخورد با چنین مسئله ای، آن دسته از احکام اسلام را که در تعارض با قوانین دنیای مدرناند، متغیر و موقت و مربوط به زمان صدر اسلام تلقی مینماید و حکم به تعطیل یا اصلاح آنها به منظور سازگاری با قواعد جامعه بین الملل میدهد. او معتقد است باید از اسلام سنتی و تاریخی عبور کرد و به اسلام معنوی قدم نهاد و لازمه این گذر، بازشناسی احکام ثابت از متغیر و در نتیجه، حذف یا تغییر احکام متغیر برای هم خوانی با دنیای مدرن است.[i]
در صورتی که نیک میدانیم نه رجوع به عرف و سیره عقلا در فقه چنین معنایی دارد و نه اتکاء مقدمات براهین جهان شناختی بر دنیا و عالم ممکنات.
بنابراین باید اذعان کرد که بنای برهان اجتماعی ابن سینا بر حیات اجتماعی انسانها و به بیان دیگر، وابستگی مقدمات برهان او به زندگی دنیایی انسان نیز، هیچ گونه شباهت و ربط معنی داری با جریان سکولاریزم و عرفی ساختن دین ندارد.
[i]. برای بحث تفصیلی در این مورد رجوع کنید به: حق الناس (اسلام و حقوق بشر)؛ محسن کدیور؛ 1386: صفحات 34 ـ15.
ar=all style='page-break-before:always;mso-break-type:section-break'>
ـ قرآن.
- ابن سینا. (1390). الهیات از کتاب شفا. ویرایش و ترجمه ابراهیم دادجو. تهران: انتشارات امیرکبیر
- ابن نجیم مصری حنفی، زین العابدین ابراهیم. (1968م). الاشباه و النظایر علی مذهب ابن حنیفه النعمان. قاهره
- آشتیانی، محمدحسن. (1403ق). بحرالفوائد فی شرح الفرائد. ج1و3. قم: کتابخانه آیةالله العظمی مرعشی نجفی
- اصفهانی، محمدحسین. (بی تا). نهایة الدرایه. ج2. چاپ سنگی. اصفهان
- انصاری، مرتضی. (1404ق). مطارح الانظار. حاشیه و تعلیق ابوالقاسم کلانتری. قم: مؤسسه آل البیت^
- ایزدی فرد، علی اکبر؛ نعمت زاده، رجب علی؛ کاویار، حسین. (1388). «عرف و جایگاه آن در استنباط احکام شرعی». نشریه مطالعات فقه و حقوق اسلامی. شماره1. ص73 ـ 45
- بروجردی، حسین. (1375ق). نهایة الاصول. ج2. به قلم حسینعلی منتظری. چاپ اول. نشر تفکر
- بیرونی، ابوریحان. (1403ق). تحقیق ماللهند. بیروت
- جوادی آملی، عبدالله. (1386). تبیین براهین اثبات خدا. چاپ پنجم. قم: مرکز نشر اسراء
- سیوطی. (1365ق). درّ المنثور. ج3 (دوره6جلدی). بیروت: دار المعرفه
- شجاعی زند، علی رضا. (1380). دین، جامعه، عرفی شدن. تهران: نشر مرکز
- کدیور، محسن. (1386). حق الناس (اسلام و حقوق بشر). تهران: انتشارات کویر
- کلینی رازی، ابی جعفر محمدبن یعقوب بن اسحاق. (1367). الکافی. ج1 (دوره 8جلدی). تحقیق علی اکبر غفاری. تهران: دارالکتب الاسلامیه
- عمید زنجانی، عباس علی. (1367). فقه سیاسی. ج2. تهران: انتشارات امیرکبیر
- طباطبائی، محمدحسین. (بی تا). المیزان فی تفسیر القرآن. ج8 (دوره 20 جلدی). قم: مؤسسة النشر الاسلامی
- ـــــــــــــــــــــــــ ( ). حاشیه الکفایه.
- مازندرانی، شریف العلماء. (بی تا). ضوابط الاصول. تحقیق محمد شریف. بی جا
- مؤمن قمی، محمد. (1419ق). تسدید الاصول. ج1و2. قم: مؤسسة النشر الاسلامی
- مجلسی، محمدباقر. (1403ق). بحارالأنوار. ج26 (دوره 110 جلدی). چاپ دوم. بیروت: مؤسسه الوفاء
- مغنیه، محمدجواد. (1411ق). علم اصول الفقه فی ثوبة الجدید. دار الکتاب الاسلامی
- موسوی خمینی، روح الله. (1410ق). تهذیب الاصول. ج2 (دوره 3جلدی). به قلم جعفر سبحانی. قم: انتشارات دارالفکر.
صفحات 7 تا 26